چیدمان یکم:
مرز عبور
تا نقطه ی سقوط
رخ ، باور نمی کند
ویرانه های باروی خود را.
*
چیدمان دوم:
اسب کهر می تازد.
چابک سوار
افسار می کشد
پیاده می شود و
به قلعه باز می گردد
و زخم های کهنه دوباره
سر،
باز میکنند.
*
چیدمان سوم:
خرمهره ای نشسته و خمیازه می کشد
آچمز
فرمان، که:بشکنید!
بر نطع صفحه ی شطرنج
فریاد های شبانه.
سرگیجه ی وزیر .
*
چیدمان چهارم:
سربازهای عرصه ی شطرنج
دلریسه می روند
وقتی که شاه می افتد
در زیر پای فیل.
***
https://t.me/mayektashakeri