سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

قافله / حسن اسدی



بارِمصیبت شده برشانه ام
سایه ی سنگینِ سبکبارها
بسته به زنجیرفراموشی اند
قافله ی خفته ی بیدارها

کودکِ حیرانی وسرگشتگی
خفته به گهواره ی اندیشه ها
خونِ مصیبت زدگان می چکد
ازجگرِ پاره ی اندیشه ها

درتبِ هذیانِ شبْ اندیشگان
میکده شدصحنه ی ماتمکده
وای...که تصویرفریبای عشق
ازنَفَسِ آینه، تاول زده!

قافله ی شبْ نَفَسان،بسته اند
تنگترین،روزنِ آواز را
تیرِ جنون،سرزده،پَرمیکشد
می شکندشوکتِ پرواز را

پنجه ی مرموزِ هیولایِ شب
خنجری ازسقفِ شب،آویخته
ساقه ی پرواز،ستَروَن شده
بال عقابان ،به زمین ریخته

سنگدلان،نشترتهمت به کف
شاهرگِ گردنِ غیرت زدند
پنجره ی روشنِ خورشید را
پرده ای ازرنگِ مصیبت زدند

بقلم . حسن اسدی شبدیز

میکس وصدا . محمدسعیدعسجدی


صدای رویاهایتان رادرکانال
(دکلمه من) بشنوید

http://t.me/deklamehman

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله دوشنبه 21 فروردین 1402 ساعت 07:07 http://golneveshteshgh.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد