سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

انسان کلی / محمد صادقیان

هر فردی اساساً در چارچوب زبان ملی (و ملت )خویش شخصی واجد فردیت می شود. مقوله ی کلی انسان- یعنی انسان به طور عام -در غیبت خاص بودن امری انتزاعی و توخالی است. از همین روست که مفهوم "جهان شهری بودن" همواره ریشخند شده است و هنوز هم می شود. لیکن چنانکه می دانیم خود کانت هرگز "جامعه ی مدنی جهانی" را جوهر ندانست. او هرگز انکار نکرد که هر کسی همواره به جماعتی خاص تعلق دارد. او فقط اصرار داشت که افراد در کنش و تفکر خویش جهان شهری رفتار کنند. ولی در عمل جهان شهری بودن محال می بود مگر به لطف مبارزه ی افراد (به میانجی روشنگری) در و علیه جماعت های خویش.
در تاریخ فلسفه، رسم بر این است که رمانتیسم آلمان را ما"بعدکانتی" معرفی کنند- هر چه باشد، این جنبش پس از کانت پدید آمد. اما، مستقل از این جنبش متفکرانی چون هردر و فیشته خود به واقع معاصر کانت بودند و اغلب مورد نقد او واقع می‌شدند.
مفهوم "جامعه مدنی جهانی" نزد کانت به طور مشخص به عنوان نقدی بر مفهوم "ملت" نزد رمانتیکها وضع شد. به نظر می‌رسد کانت در نقد عقل محض متافیزیک گذشته را به نقد می کشد، اما هدف حقیقی و اساسی‌تر او رانده شدن عقل به سوی متافیزیک بود که در زمان خود او در هیئت ایده ی ملت از نو زنده شده بود. کانت بر آن بود که قوه حس و فاهمه از طریق قدرت تخیل با هم ترکیب می‌شوند، و این بدان معنی است که این ترکیب، از منظر معکوس، صرفا تخیلی است. با وارونه ساختن این نظر لوکاچ که کانت نمی‌توانست ترک میان قطب های متقابل را پشت سر نهد، به واقع شاهد آن بودیم که کانت خواسته و دانسته ترکی در ترکیب تخیلی ایجاد کرد، ترکیبی که مدت‌های مدید دست ناخورده مانده بود. پس باید تکرار کنیم که هسته ی اصلی نقد استعلایی کانت دقیقا همین امر است.
حال بازگردیم به تمایزهای میان فرد بودن- عام بودن و تکین بودن- کلی بودن. در واژگان کانت، زوج اول تجربی است، حال آنکه زوج دوم استعلایی است. زوج تکین بودن -کلی بودن از این امر پرده برمی دارد که ترکیبی مبتنی بر فرد بودن -عام بودن صرفا ساز های تخیلی است .کیرکگور و ماکس اشتیرنر، پس از هگل، هر یک به شیوه ی خاص خود مفهوم "تکین بودن" را مطرح کردند. برای هگل، خدا در مسیح هیئتی انسانی می یابد زیرا انسان پیشاپیش خدا است، و این به بیان فویرباخ گویای آن است که افراد بشر در اصل موجوداتی واجد "ذات نوعی" یا "موجودات نوعی" اند. به قصد نفی همین ترکیب غیر انتقادی و مساله ساز بود که کیرکگور مفهوم "تکین بودگی" را طرح کرد، آن هم با تلاش جهت معرفی مدار تکین بودن -کلی بودن در تقابل با مدار فرد بودن - عام بودن.





.#محمدصادقیان
.#یادداشتها


https://t.me/sadeghianm377

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد