بیا و باران باش
در این سرابستان
که خسته اند و ندارند ساقیی مستان
بیا و مومن باش
به نور انسانی
که هرچه در همه جاهست می شود فانی
هنوز پنجره ای باز می شود به سحر
هنوز منتظری چشم بسته راه ترا
چرا نمی آیی
چرا غبار غم از خاطر شکسته دلان
نمی زدایی
بیا و معجزه بی بدیل ایمان باش
بیا و انسان باش!