سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

شب آخر آذر/ مهدی عاطف‌راد


در شب سرد و دراز آخر آذر

در شبی دلگیرتر از هر شب دیگر

این شب تار سیاه‌اختر

این شب شومی که میلاد تباهیهاست

این درازعمری که زایای سیاهیهاست

خالی است از شور و شوق زیستن ذهنم

شادمانی دیرگاهانی‌ست ترکم کرده و رفته

دلخوشی هم رفته بی‌بدرود

ترک کرده آشیان روح و جانم را

و به جای آن گرامیها

دیرگاهانی‌ست که اندوه و افسوس ا‌ست مهمانم

و من غمگین دل‌‌مرده

دیرگاهانی‌ست

میزبان حسرت دم‌سرد  و دلگیرم

هم‌نشین رنج حرمانم

کرده‌ام گم شب‌چراغ تابناک آرمانم را

خالی از نیروی شورانگیز ایمانم

بی‌نصیبم از تمناهای جان‌پرور

در شب سرد و دراز آخر آذر.

این شب دیرنده‌مانای ملال‌آور

جانگزا یلدای یأس‌افزای ویرانگر.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد