ایّام به زیرِ پای جورم بسپرد
با کس نفسی دلم به شادی نشمُرد
از جام جهان، مرا نه صافیاست نه دُرد
ضایعتر ازین عمر بهسر نتوان بُرد!
رضیالدین نیشابوری
درگذشتۀ 598 ق.
●
از عشق تو، بوی مختصر نتوان بُرد
جز درد دل و سوز جگر نتوان بُرد
بی عشق تو، هرکه میبَرَد عمر بهسر
ضایعتر از آن عمر بهسر نتوان بُرد!
اوحدالدین کرمانی
درگذشتۀ 635 ق.
●
کفر آمد، و دین، وسوسۀ شیطان بُرد
عشق آمد و، عقل، عشوۀ جانان بُرد
ای بیخبر از عاقبت! انصاف بده
ضایعتر ازین عمر بهسر بتوان بُرد؟
تاریخ جهانگشای
تألیف در 650 تا 658 ق.
●
چشم از رُخ تو جای دگر نتوان بُرد
سودای تو، از سینه بهدر نتوان بُرد
بی روی تو میرود بهسر عمر عزیز
ضایعتر ازین عمر بهسر نتوان بُرد!
امیر خسرو دهلوی
درگذشتۀ 725 ق.
●
چیزی که به رباعی اوحد کرمانی درخشش بیشتری میبخشد، استفاده از ظرفیت موسیقایی ردیف است. این ویژگی در رباعی امیر خسرو دهلوی هم هست. اما به دلیل تکراری بودن عناصر رباعی، برای ما آن جلوۀ راستین را ندارد.
در تاریخ جهانگشای چاپ مرحوم قزوینی، در سه نسخه از دستنویسهای مورد استفادۀ ایشان، بهجای «بتوان بُرد»، «نتوان بُرد» است که با سه رباعی دیگر، انطباق بیشتری دارد.
●
منابع:
دیوان رضی نیشابوری (خطی)، برگ 90؛ دیوان رباعیات اوحد کرمانی، ص 210؛ تاریخ جهانگشای، ج 1، ص 13؛ دیوان امیر خسرو دهلوی، چاپ کانپور، ص 463
●●
"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4