با اشتیاق کشف جهانی نو
از خاک تیره سر بدر آرد
از سستی جنینی
تا قدرت بلوغ
هر چند در محاسبه و در مقایسه
یک لحظه بیش نیست
اما چه خوف ها و خطر ها را
باید که پشت سر بگذارد
همزاد ماست، آری
این سر پناه هرم و هجوم تموز ها
بی حرمتی است در حق هر عرق و عاطفه
انسان اگر درخت صمیمی را
همذات محض خویش نپندارد
استاد شعر زیبایی بود ولی حس من این است که به شعریت کامل نرسیده است و دارای حشو وزواید بسیار است ولی مضمون بسیار خوب و نگرش خوبی است درود بر شما مانا باشذ
سلام و عرض ادب جناب راثی پور
برای گروه تلگرام دعوت فرموده بودید
در سایت لینکی مشاهده نکردم!
جناب راثی پور
درودها
همذات پنداری انسان و طبیعت (در اینجا درخت) فکر ی بسیار زیبا و حیاتی است. توصیف شما هم خیلی خوب است. کاش زبان شعر کمی غیر رسمی تر بود؛ مثل نسیمی که در زیر سایه درخت می آید و ....
در هر حال دستتان درد نکند. فکر می کنم باید برادران و خواهران درختمان را بیش تر دوست داشته باشیم.