خاموش در فروغ خفیف شبی خفه
سر پیش برده ایم به نزدیک یکدگر
ما ،
یاران گنجفه .
چین است بر جبین من و یار من ولی
لبخند بر لبان حریفان کهنه کار .
این دست آخر است
و این برگ آخرین .
پیداست حالیا
فرجام این قمار .
اقبال خفته را
با هر چهار شاهم
افتاده چار آس .
جای امید نیست که خالی ست دستمان
می بازد این زمان
لیلاج بردهای فراوان .
#کوروش_آقامجیدی
( ویراستی تازه از شعری قدیمی )