سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

خون آشام / حسین رمضان پور


نشسته کنج اتاقم شبیه خوناشام

به جای تیغ و طناب،او گزینه ام بوده

فشار می دهد اندام بغض سرکش را

سکوت، قاتل مرموز سینه ام بوده


من و سکوت،من و درد یأس فلسفی ام 

که پنجه پنجه به روی جوانیم زده اند

به زیر ضربه ی باتوم و گاز اشک آور

شکنجه را به گلوی جوانیم زده اند


که اعتراف کنم علت جنونم را

چه اتهام عجیبی به خنده ام بستند

به جرم اینکه فقط روی خوش نشان دادم

میان هیئت گرگی درنده ام بستند


من و سکوت،من و این برادر تنی ام 

که خنجری شده معصوم و رفته در پشتم 

صدای هق هق خود را مقابلم دیدم

هجوم ضجه ی  خود را مقابلش کشتم


ستاره های سَرِ دوش او چه بدخیمند

شبی به خلوت بغضم هجوم آوردند

به «بوف کور» تب آلوده صد  ستاره قسم

که صادقانه شبانه،هدایتم کردند


کدام پنجره را رو به روشنی بپرم؟

 که از هوای خرابت،نمی خورد، نفسم

جهان تازه ای از پر زدن مهیا کن

که انتقام خودم را بگیرم از قفسم


به کور سوی امیدم جرقه زد فانوس

میان شعله ی آتش بگیردم آرام

سکوت،قاتل مرموز هر شبم بوده

نشسته روی گلویم،شبیه خوناشام


@fanosmehr70

#حسین_رمضانپور 1394

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد