سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

نهان شد آفتاب سایه! / محمد رضا ترکی


چو خالی کرد کهنه‌خرقه پیر پرنیان اندیش

خدای آسمان او را فراخوان کرد سوی خویش،

یکی فرمود: او هرگز نبوده شاعری نوجو

مقلّد بوده و پیرو؛ نه چیزی کم، نه چیزی بیش!

یکی افزود: موسیقی به داد او رسید، ارنه

زبان شعر او را بود صدها لغزش و تشویش!

یکی هم گفت: او از دشمنان شاه مرحوم است

چرا که توده‌ای بوده‌ست آن ملعون و کافرکیش!

یکی گفت او، چو نامش، سایه‌ای بوده‌ست بی‌مایه

کجا بوده‌ست او در شعر مولانای شمس‌اندیش!؟

هزاران‌تن هم از این خلق ظاهربین به ریش او

نظر کردند کاین‌ریش است بی‌شک درخور تجریش!

خلاصه هرکسی از ظنّ خود شد یار یا خصمش

یکی گفت آفرین و دیگری بر مرده‌اش زد نیش!

کسی حرفی نزد از دردها و عشق و امّیدش

نهان شد آفتاب سایه در ابهام گرگ‌ومیش

مریدان گنگ بودند از ثنایش پیش‌ازاین، گویا

گرفته لالمانی ناقدان محترم زین‌پیش! 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد