چون دوستام میداری و تنگ در آغوش میکشی
هیجانزده تسلیم میشوم
تا توفانها و هراسهایم را آرام کنم
عشقِ من با من سخن بگو
باید شبهای ناخوشآیند را
از فریادهای شوقمان لبریز کنیم
شبهای آرام را افسون کنیم
عشقِ من با من سخن بگو
در شبی که قربانی سرنوشتهای شوم است
اشباح دلهره میآفرینند
و تو مگر مردهیی هستی!؟
عشقِ من با من سخن بگو
دوستام اگر داری
باید بگویی
هیجانات را باید ثابت کنی
شور و شوقات را
عشقِ من با من سخن بگو
دروغ هم حتا گفته باشی
حتا وانمود به شور و هیجان هم کرده باشی
برای اینکه رؤیا ادامه یابد
عشقِ من با من سخن بگو.
■شاعر: #روبر_دسنو (#روبر_دسنوس)
[ Robert Desnos / فرانسه، ۱۹۴۵ - ۱۹۰۰ ]
■برگردان: #سهراب_کریمی