-
چرا قدر نگاهت را نمی دانی!؟/سالار عبدی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 19:31
سلام ای آسمان در چشم بارانیت زندانی " گل نازم چرا قدر نگاهت را نمی دانی!؟ " * من از چشم تو می خوانم جنون را تا بلندایش تو در چشم من و دیوانگی هایم چه می خوانی؟ دوای درد خود را در لب سرخ تو می بینم تو آیا عاشقت را لایق این بوسه می دانی؟ هوا نشناس می گوید که جوّ امروز آرام است نمی داند که خواب است آن نگاه مست...
-
( نیما_یوشیج _ حرفهای همسایه )
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 19:29
عزیز من! باید بتوانی بجای سنگی نشسته ، دوار گذشته را که توفان زمین با تو گذرانیده بتن حس کنی . باید بتوانی یک جام شراب بشوی که وقتی افتاد و شکست لرزش شکستن را بتن حس کنی ! باید این کشش تو را به گذشته انسان ببرد و تو در آن بکاوی . به مزار مردگان فرو بروی ، به خرابه های خلوت و بیابانهای دور بروی و در آن فریاد برآوری و...
-
زبان عرفان/دکتر علی رضا فولادی/محمد رضا راثی پور
سهشنبه 31 فروردین 1395 20:01
یکی از نهضت های فکری که حدودا از قرن سوم هجری نضج گرفت و تاثیرات عمیقی در منش و بینش اندیشمندان و نخبگان ایران بعد از اسلام گذاشت ، تفکر عرفانی بود که با آموزه ها و تازگی هائی که داشت ادبیات منظوم و منثور را نیز از خود متاثر ساخت و تا حداقل پنج سده گفتمان و تفکر غالب محافل اندیشمندان بود و با توجه به جایگاه محافظت شده...
-
طرح/امیر دادوئی
سهشنبه 31 فروردین 1395 18:23
درمانده ام سیاهی چشمت را اسطوره ی تخیل شعر شکوهمند درمن شبیه خاطره ای جاودانه ماند ازتو دوخط سکوت دوخط حسرت بلند
-
سنگ قبر/سید علی میر فضلی
سهشنبه 31 فروردین 1395 18:21
1) توان خداحافظی کردنم نیست از این خانه، این پلّه، این صندلی، این در زنگ خورده از این من. 2) «صدایی، خدایی، کجایی؟» در این جمله بی سر و ته سکوت عجیبی است که ویرانترم میکند. برو ای نرفتن! 3) رگم، سیل میِخواهد اینجا نگاهم، تگرگ. چه اکسیژنی پلکهای تو دارد در این سنگ قبری که افتاده بر سینه من چه آهنگهایی در این قصر...
-
مقالات عشق/مقصود_فراستخواه
دوشنبه 30 فروردین 1395 18:29
«می روم بالا تا اوج، من پر از بال و پرم. راه می بینم در ظلمت، من پر از فانوسم» (سهراب) شرط اول، گویا آن است که عشق را تجربه کنیم و این از دوست داشتن خود آغاز می شود؛ مراقبت کردن از حس خوبی دربارۀ خویشتن، درک یوتوپیکی ازخود. خود؛ همچون تکه ای از هستی، از انسانیت. دوست داشتن خود همچون بارقه ای از کمال و بیکرانگی. همه...
-
نقش و جایگاه زبان در شعر معاصر ایران / دکتر کاووس حسنلی
یکشنبه 29 فروردین 1395 08:20
با ظهور نیما و طرح تازهای که او در شعرِ فارسی افکند، جریان شعر فارسی در مسیر تازهای راه یافت و انواع جدیدی از شعر فارسی پدید آمد. نیما راهی تازه را به شاعران پس از خود نشان داد تا آنان، هر یک به فراخورِ استعداد، توانایی و ذوق خویش از آن راه، دنیاهای تازهای را تجربه کند . زبان به عنوان یکی از بنیادیترین ابزارهای...
-
نامه احمد شاملو به همسرش آیدا
یکشنبه 29 فروردین 1395 07:55
آیدا نازین خوب خودم. ساعت چهار یا چهارو نیم است . هوا دارد شیری رنگ می شود. خوابم گرفته است اما به علت گرفتاریهای فوق العاده ای که دارم نمی توانم بخوابم. باید (کار) کنم. کاری که متاسفانه برای خویش بختی من و تو نیست: برای رسالت خودم هم نیست: برای انجام وظیفه هم نیست: برای هیچ چیز نیست، برای تمام کردن احمد تو است. برای...
-
کشتی بی مسافر/محسن احمدوندی
یکشنبه 29 فروردین 1395 07:31
کشتی بی مسافری بودم وسط موج های تنهایی تو مرا سمت خویش می خواندی مثل فانوس های دریایی چشم بر راه من نمان وببین دل به دریای بی کران بستم جز خدا هیچ کس کنارم نیست کشتی بی مسافری هستم و اینک شعر من: گفته بودی که کشتی ای هستی دل سپرده به هر چه دریاها بی مسافر، اسیر چنته ی موج رهسپاری به شهر رؤیاها در تلاطم میان طوفان ها...
-
غزل ِ عشق خاکی !!/سالار عبدی
یکشنبه 29 فروردین 1395 07:14
از تو چه پنهان ، عاشقت بودم ، نفهمیدی هر چند این را بار ها در چشم من دیدی در چشم من دیدی و از من روی گرداندی پشت سرم ، بر عشق این دیوانه خندیدی هر کس بَدم را گفت ، تو همراهی اش کردی بد گویی اش را خنده ات زد مُهر تاییدی روزی من و تو ، یک خدا را سجده می کردیم گول که را خوردی که شیطان را پرستیدی .. !؟! یادش بخیر ، آن شب...
-
از مرگ پرده/محمد جلیل مظفری
یکشنبه 29 فروردین 1395 06:59
برای جاودنیاد استاد لطفی و صدای محزون تارش حالا نشسته ای در قله های قطبی و هی غم را کوک می کنی. نه جان ِ من لطفی ندارد این که تو بنشینی با ساز خود از مرگ˚ پرده، پرده نوا سازی. ناکوک می زند؛ این سیم های بریده ناکوک می تپد این دل که روزگار درازی مست ودخیل بسته ی سازت بود. 13/2/93 #محمد_جلیل_مظفری
-
ﺟﻬﻨﻢ/حسن اسدی
یکشنبه 29 فروردین 1395 06:58
ﮔﻠﺸﻨﻢ ﺟﻬﻨﻢ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺩﻳﺎﺭِ ﺷﻴﺪﺍیی ﻗﺎﻣﺖِ ﺩﻟﻢ ﺧﻢ ﺷﺪ ﺯﻳﺮ ﺑﺎﺭ ﺷﻴﺪﺍیی ﺧﺮﻣﻦِ ﺷﻘﺎﻳﻖ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﯿﻨﻪ ﺁﺗﺶ ﺯﺩ ﺩﻭﺩِ ﻓﺘﻨﻪ میﭘﻴﭽﺪ ﺩﺭ ﺑﻬﺎﺭ ﺷﻴﺪﺍیی ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭼﺮﺍﻏﺖ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻧﻔﺲ ﻓﺮﻭﺯﺍﻥ ﮐﻦ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺷﺪ، ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺷﯿﺪﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪﯼ ﺣﺴﺮﺕ، ﻏﻤﮕﻨﺎﻧﻪ میﺑﺎﺯﻡ ﮔﻮﻫﺮِ ﺟﻮﺍنی ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺷﻴﺪﺍیی ﺁﺗﺸﯿﻦْﺩﻟﯽ ﺩﺍﺭﻡ، ﭘﺮ ﺯ ﺧﻮﻥ ﻭ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﭼﻮﻥ ﺷﻬﺎﺏ ﻣﯽﺳﻮﺯﺩ ﺑﺮ ﻣﺪﺍﺭ ﺷﯿﺪﺍیی ﺍﺯ...
-
چنین باد که من/سید علی میر افضلی
شنبه 28 فروردین 1395 18:50
کس بُرد ز عشق اینهمه بیداد که من؟ یا از تو بدین درد دل افتاد که من؟ آن را که میان ما جدایی افکند دشنام نمیدهم ـ چنین باد که من! شرفالدین شَفَروه. در گذشتۂ 598 ق. ● این رباعی دردمندانه که با طنزی ملایم همراه است، از آن یکی از شاعران قدیم اصفهان در قرن ششم هجری به نام شرفالدین شفروه است. «شفروه» از قرار معلوم شهرت...
-
دو شعر/هومن گلهو
شنبه 28 فروردین 1395 18:38
روزگار ای روزگارِ پستِ لاکردار ای دونِ کژرفتار بیزارم از مشی و مرامِ تو از ننگ و نامِ تو این نصفهٔ سیگارِ آخر هم حرامِ تو. ***** عشق من آن عاشقم که... نه از جنسِ آن عشقهایی که هرجا... نه از رنگِ آن عشقهایی که یک روز... من آن عاشقم که... همان عشقِ ناجنسِ لاقیدِ بی رنگ همین عشقِ بی نامِ بی ننگ من آن عاشقم که... تو را...
-
بگو آخرین حرفت چیست تا بگویم چه کاره هستی!/آرمان امیری
شنبه 28 فروردین 1395 18:34
-
شعری از "غادة السمان" شاعری از کشور سوریه/ترجمه زهرا ابومعاش
سهشنبه 24 فروردین 1395 10:10
غادة السمان در سال ۱۹۴۲ در دمشق در یک خانوادهٔ برجستهٔ محافظهکار متولد شد. غادة از دانشگاه سوریه با مدرک لیسانس در ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد. سپس دورهٔ فوق لیسانس را در دانشگاه آمریکایی بیروت ادامه داد و دورهٔ دکترای ادبیات انگیسی را در دانشگاه لندن طی کرد. مدتی در دانشگاه دمشق به عنوان استاد سخنران مشغول به کار...
-
نمونه های شعر دیروزبرای تبرک
یکشنبه 22 فروردین 1395 07:38
آی آدمها/نیما یوشیج آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفردر آب دارد می سپارد جان. یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید. آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن، آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید که گرفتستید دست ناتوانی را تا تواناییّ بهتر را پدید آرید، آن...
-
برخی شعرها فقط خارند/ اسماعیل امینی
شنبه 21 فروردین 1395 19:05
اشاره: در شمارة قبل مجله ـ نمونههایی از غزلهای دوستان شاعر آقایان خسرو نوربخش و علی سیران را نه به قصد ترویج که به منظور طرح چاپ کردیم و منتظر اظهار نظر دوستان منتقد نیز بودیم. نقد و تحلیل شاعر و منتقد ارجمند جناب اسماعیل امینی را پیرامون جریانهای از این دست میخوانیم: اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره؟ قصد شوخی ندارم...
-
خواب آیینه /محسن صلاحی راد
شنبه 21 فروردین 1395 07:17
ما خیلِ آونگانِ بیداران ما قطرههای تنرهاکرده به بالینِ پلیدِ باد بینِ زمین و آسمان گمگشته از باران آوازهای درگلومانده نخوانده افسوسهای بیشماران ... ـ □ ـ با من بگو آن دشتها آن دشتهای تاخت آن کوهها آن قلّههاشان تا ابد افراخت آن آسمانیبرجها آن اوجها با من بگو ... آواز را در خواب باید دید پرواز را...
-
آخرین منزل هستی/ بر گرفته از کانال ب.س.د
شنبه 21 فروردین 1395 07:15
-
دو مصرع خندان /کوروش آقا مجیدی
شنبه 21 فروردین 1395 07:14
به دخترم "هستی" چقدر خنده به لب های تو برازنده ست ! چه رنگ شاد قشنگی ! چه خنده ات زنده ست ! چقدر گل که همه چشم بر دهان تو ، تا چه وقت میل عزیزت موافق خنده ست . رواج و رونق بازار شعر های ترم ! کمی بخند که این دفتر از غم آکنده ست . کدام سمت سرودن تو را نفس نکشید ؟ شکوه نام تو در هر غزل پراکنده ست . دو لب ، دو...
-
تالار آئینه/محسن احمد وندی
شنبه 21 فروردین 1395 07:13
-
بیماری «چه کنم؟»/سید علی میر افضلی
شنبه 21 فروردین 1395 07:13
-
در باره صادق هدایت/ امیر دادویی
شنبه 21 فروردین 1395 07:12
-
عوض نشد/مسلم حسن شاهی
شنبه 21 فروردین 1395 07:12
-
یادداشت آیدین آغداشلو درباره وضعیت کیارستمی
شنبه 21 فروردین 1395 07:10
-
محمد مختاری/رابین
شنبه 21 فروردین 1395 07:01
محمد مختاری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مشهد گذراند و سپس وارد دانشگاه فردوسی مشهد شده و در سال 1348 در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغالتحصیل شد . اولین اشعار او در همین سالها در مجلات نگین و فردوسی به چاپ رسید. و کتاب ترجمه « واقعگرایی و داستان بلند» از جان آپدایک را نیز در همین دوره منتشر نمود.با مرگ مختاری در...
-
چتر مرا آماده کن/محسن احمد وندی
جمعه 6 فروردین 1395 19:14
-
شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماند /مصاحبه با هوشنگ ابتهاج
پنجشنبه 5 فروردین 1395 18:13
هوشنگ ابتهاج: شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماندهوشنگ ابتهاج با یادآوری برخی خاطرات سالهای سپری شده، درباره بهترین شعری که از میان اشعارش میتواند معرفی کند، با تواضع نامرسوم در این دوران معاصر تاکید کرد: شعری که دلم میخواهد بگویم اما هنوز نگفتهام! امیر هوشنگ ابتهاج، متخلص به «ه. ا. سایه» اخیراً در حاشیه...
-
همذات/محمد رضا راثی پور
چهارشنبه 4 فروردین 1395 15:10
با اشتیاق کشف جهانی نو از خاک تیره سر بدر آرد از سستی جنینی تا قدرت بلوغ هر چند در محاسبه و در مقایسه یک لحظه بیش نیست اما چه خوف ها و خطر ها را باید که پشت سر بگذارد همزاد ماست، آری این سر پناه هرم و هجوم تموز ها بی حرمتی است در حق هر عرق و عاطفه انسان اگر درخت صمیمی را همذات محض خویش نپندارد