-
غزل عید/حسن اسدی ( شبدیز)
چهارشنبه 4 فروردین 1395 15:03
-
مناجات بهاری/سید علی میر افضلی
چهارشنبه 4 فروردین 1395 15:01
-
نوروز بمانید که ایّام شمایید /محسن صلاحی راد
چهارشنبه 4 فروردین 1395 14:59
یکی از بهترین و بِروزترین مصداقها برای سخن هوشمندانهٔ شفیعی کدکنی که میگوید «هر اثر برجستهٔ هنری ترکیبی است از 'خلاقیت فردی' هنرمند [...] و 'نقش تاریخی' اثر او» (با چراغ و آینه، ۶۰۸) همین غزل پیرایه یغمایی است که خیلی جاها حتی بهنام مولانا و حافظ نقلش کردهاند ــــ که نشان میدهد مردم، این روزها، دیگر آن باور و...
-
چه بارانی/محسن صلاحی راد
چهارشنبه 4 فروردین 1395 14:58
-
زادروز عبدالحسین زرینکوب، مردی از کوچهی رندان
پنجشنبه 27 اسفند 1394 08:28
بسیاری از اهل مطالعهی تاریخ و کتابهای تاریخی نام کتاب «دو قرن سکوت» را شنیدهاند. این کتاب سرگذشت ایران در دو سدهی اول پس از سیطرهی اعراب بر ایران است. نویسندهی این کتاب دکتر عبدالحسین زرینکوب ادیب و تاریخنگار و منتقد ادبی ایران معاصر است.عبدالحسین زرینکوب در ۲۷ اسفندماه ۱۳۰۱ در شهر بروجرد به دنیا آمد. او در...
-
دل نوشته/دکتر علی اکبر قنبر پور
پنجشنبه 27 اسفند 1394 07:26
روزگاری خانم سوسن شریعتی گفته بود خوبی در ایران مخاطب خود را از دست داده است. وشاملو در دوران خلاقیت آتشین اش در دوران کتاب جمعه حدس زده بود که : عشق را در نهان خانه دل پنهان باید کرد(نقل به مضمون)در آن دوران خام شکل گیری یک بیماری جانفرسای در غریو پرهیاهوی اجتماعی:در یک جانب توده ای ها واکثریتی ها آویزان به سوسیالیسم...
-
لانه ی بهار/سعید سلطانی طارمی
پنجشنبه 27 اسفند 1394 07:19
گنجشک ماده، آمد کنار پنجره: جیک جیک جیک اینجا برای لانه چطور است؟ گنجشک نر، پرهای گردنش را بم کرد با اخم گفت: انگار امن نیست حس می کنم که گربه ی گستاخی بر چارچوب پنجره چنگول می زده... گنجشک ماده، پرواز کرد و رفت توی شکاف تیرچه ای زیر سقف ماه: جیک جیییک، جیییییک، جیییییک اینجا برای لانه چطور است؟ گنجشک نر، خود را تکاند...
-
زمزمه ی نوروزی/محمد علی شاکری یکتا
پنجشنبه 27 اسفند 1394 06:52
نو سروده ای، همراه با شادباش نوروزی تقدیم به همه ی یاران و آشنایان. * ** نوروز می رسد آذرگشسب جاودانگی این زایش خجسته ی عشق گرمای شوکت و کرامت انسان همچون هزاره های زمین روییدن دوباره ی آن سرو کاشمر.* آه ای سپیده ی البرز! سیمرغ شعر من در تابش شکوه تو پرواز می کند. #محمد_علی_شاکری_یکتا
-
نوروزانه/سید علی میر افضلی
پنجشنبه 27 اسفند 1394 06:52
چون ابر به نوروز رخ لاله بشُست برخیز و به جام باده کن عزم درست این سبزه که امروز تماشاگهِ توست فردا همه از خاک تو برخواهد رُست. خیام نیشابوری در گذشتۂ 526 ق. ● ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست بی بادۂ گلرنگ نمیباید زیست این سبزه خود امروز تماشاگه ماست تا سبزۂ خاک ما تماشاگه کیست؟ .. صحرا رخ خود به ابر نوروز بشُست وین...
-
کارو دردریان/رابین
چهارشنبه 26 اسفند 1394 19:47
کارو دردریان (1304 همدان-1386 کالیفرنیا) نویسنده وشاعر ارمنی تبار ایرانی در همدان متولد شد اما در بروجرد و اراک زندگی کرد و پس از مرگ پدر مدتی را هم در مراغه و تبریز گذراند و پس از مدتی به تهران کوچ کرد . کارو از نسل نخست شاعران نیمایی است . در اشعار او نوعی تنفر از انسانیت،مدرنیسم و تعاملات بیهوده اجتماعی به چشم می...
-
دوره ی سه جلدی : گزاره های منفرد نویسنده : علی باباچاهی
چهارشنبه 26 اسفند 1394 19:36
علی باباچاهی در سه دههی اخیر، شاعری جریانساز و منتقدی جنجالی و بحث برانگیز بودهاست. او به قولی: «با پنج دهه فعالیت جنونآمیز شاعری، به یکی از بزرگان شور و جنون بدل شدهاست». در زمینهی نقد و پژوهش اما به گواه تالیفات متعدد، او به دور از شتاب و عتاب و با دقتی علمی به نقد و بررسی وضعیت شعر امروز ایران میپردازد. کتاب...
-
من یزید عشق/سید قاسم ناظمی
چهارشنبه 26 اسفند 1394 19:04
آیینه ای برای ندیدن نداشتیم و دل ، برای آه کشیدن نداشتیم عاشق شدیم و حیف که در من یزید عشق پیراهنی برای دریدن نداشتیم خواب و خیال بود جهان، در خیال هم یک سیب روی شاخه چیدن نداشتیم بیهوده بود هرچه دویدیم روز و شب وقتی امید وصل و رسیدن نداشتیم از ما گذشت ای دل دیوانه ام برو ذوق جنون و نای دویدن نداشتیم طاووس در اسارت...
-
چرخ دنده /آرزو نوری
چهارشنبه 26 اسفند 1394 06:56
قفس بی پرنده ای بودم خنده نه ، طرح خنده ای بودم زیر چرخی که زندگانی بود من فقط چرخ دنده ای بودم!
-
[وسعت بهشت]/ابراهیم حسن لو
سهشنبه 25 اسفند 1394 20:23
بوی نان تازه بود سبز وساده روشن وامیدوار سهمی از بهشت بود در هوای سبزباغ شکوفه ،رنگ روح باغ بود می شد از نگاه او تا بهار،تاخدا پل کشید تبسمی به وسعت بهشت بود گرچه درد بود لخته لخته زخم بود ولی در نگاه روشنش چه داشت که در حضورناب او می شد آفتاب آبی ویقین وسبز رهایی و امیدشد لحظه ای شکفت.
-
شعری از ادونیس/ترجمه فریبرز فرشیم
سهشنبه 25 اسفند 1394 20:19
علی احمد سعید إسبر (زادۀ ژانویۀ ۱۹۳۰ در روستای قَصابینِ لاذقیه در ساحل غربی سوریه ) از شاعران معاصر عرب است که بسیاری از اشعارش را از سن هفده سالگی به بعد با قلمنام "آدونیس" امضا کرده، در آغاز به دلیل تنگی معیشت خانواده نتوانست به مدارس معمولی راه یابد. پس به کمک پدر در مکتبی سنتی به تحصیل قرآن، ادبیات و شعر...
-
اتفاق/هومن گلهو
سهشنبه 25 اسفند 1394 20:17
چه اتفاق قشنگی! چه حس وحال خوشی! میان این همه دیوارهای سرد و عبوس دری و دستی از آن سو که: «دوستت دارم».
-
شگفتا بهاران/علی رضا فولادی
سهشنبه 25 اسفند 1394 19:48
شگفتا بهاران اگر سالها رفت و برگشت وگر بوی تکرار دارد وگر یادگاریست از پیری ما، بدین رنگ و زیبایی و دلنوازی بدین نغمههای فریبندهاش در حضور هزاران بدین تازگیهاش در محضر عشق و باران شگفتا شگفتا شگفتا بهاران
-
شعر داروگ با شرحی کوتاه/محسن صلاحی راد
سهشنبه 25 اسفند 1394 19:43
خشک آمد کشتگاهِ من در جوارِ کشتِ همسایه گرچه میگویند: «میگریند روی ساحلِ نزدیک سوگواران در میانِ سوگواران»، قاصدِ روزان ابری، داروگ، کی میرسد باران؟ بر بساطی که بساطی نیست در درون کومهٔ تاریکِ من که ذرّهای با آن نشاطی نیست و جدارِ دندههای نی به دیوارِ اتاقم دارد از خشکیش میتِرْکد ـــ چون دلِ یاران که در هجرانِ...
-
چند کلمه
سهشنبه 25 اسفند 1394 19:37
خدمت همه سروران و ادیبان بزرگواری که در سال 94 با بنده حقیر و دیگر دست اندرکاران سیولیشه همکاری داشتند و با آثار ارزنده شان به این وبلاگ ساده اعتبار بخشیدند سلام عرض می کنم وسپاس گزارم از این همه بذل لطف و توجه که به ما دلگرمی داد که همچنان در خدمتتان باشیم و اجاق این کلبه بی ریا را همچنان روشن نگه داریم. تک تک آثار...
-
سه گانی های بهاری/محمد رضا راثی پور
سهشنبه 25 اسفند 1394 19:20
بیهوده گرد و خاک به پا می کند نسیم تا مژده ی بهار بیارد به زعم خویش از بخل ابرها شده هر شاخه ای عقیم! 2 هرچه بگوئی تصوریست دروغین وصف بهاران واژه ای از جنس برگ خواهد و باران 3 با زبان برگ می گوید درخت گرچه تاراج خزان ها دیده ام در بهاران تازه خواهم کرد رخت 4 بر ماهی ِ در کنج تُنگ محبوس -قربانی تزئین هفت سین ها- عید من...
-
بهاریه/سید مرتضی معرجی
دوشنبه 24 اسفند 1394 20:29
تو ای دست ای دست تقدیر ای ذات تبدیل و تغییر مرا مثل این سبزه این گل مرا مثل این سیب سنبل مرا مثل آن لحظه ی ناگهانی که ایّام را سوی تحویل ره می نماید چنان کن که باید وَ آن سان دگرگون کن این خسته جان را که شاید وَ برمن در ِ هرچه نیکی گشاید.
-
نمونه هایی از شعر دیروز برای تبرک
یکشنبه 23 اسفند 1394 21:21
در آفتاب پاک/محمد رضا شفیعی کدکنی در روزهای آخر اسفند کوچ بنفشههای مهاجر زیباست در نیم روز روشن اسفند وقتی بنفشهها را از سایههای سرد در اطلس شمیم بهاران با خاک و ریشه میهن سیارشان در جعبههای کوچک چوبی در گوشهی خیابان میآورند جوی هزار زمزمه در من میجوشد ایکاش ایکاش آدمی وطنش را مثل بنفشهها در جعبههای خاک یک...
-
تامل/محمد رضا راثی پور
یکشنبه 23 اسفند 1394 21:10
-
چرا کتاب خواندنمان نمی آید
یکشنبه 23 اسفند 1394 20:50
یکی از بارزترین خصوصیات ما ایرانیان که دیگر دارد به شناسنامه مان تبدیل می شود و اوراق هویتی و شاخصه ی ممیزه ی ماست همین کتاب نخواندن است. .....یعنی اگر داغ و درفش مان کنند و به میخ و سیخ مان بکشند و از دروازه ی شهر آویزانمان فرمایند و... اگر سر به سر تن به کشتن ده یم عمرا" که کتاب بخوانیم. ما اصلا یک جور مقاومت...
-
به استقبال بهار /lمحمد جلیل مظفری
شنبه 22 اسفند 1394 21:01
گفتیم اگر بهار بروید باز گل در کویر خاطرمان روید تقویم را گرفته غبار غم باران غبار کهنگی اش شوید گفتیم اگر شکوفه برآرد یاس شب بو کند به غمزه فریبایی می گسترد لطافت ِ چترش را باران به کوچه های تماشایی دیدیم ظلمت است و پریشانی این جا چراغ ها همه خاموشند شادی و عشق و خاطره ها یکسر از یاد مان چه زود فراموشند ما داغ ِ بغض...
-
دو شعر کوتاه/امیر دادوئی
دوشنبه 17 اسفند 1394 19:50
-
مدیر مسئول/لطف الله شیرین زبان
دوشنبه 17 اسفند 1394 19:48
یکی از همکارانم را به عنوان مدیر مسؤول نشریه داخلی بیمارستان تعیین کرده اند؛ بعد از حدود دوسال یک نشریه سی صفحه ایی چاپ کرده است حالا برای خودش حس مدیر مسؤولی احساس می کند و هر موقع به پیشم می آید نگاهی به نشریاتی که خریده ام می کند و می گوید: مدیر مسؤول این مجله کیه؟ هر کدام از نشریات را معرفی می کنم و می گویم: این...
-
انسان عصر ما/ سعید سلطانی طارمی
دوشنبه 17 اسفند 1394 19:47
با تبریک روز جهانی زن او پیش از آن که آهو باشد یا پیش از آن که آه او پیش از آن که آتش باشد یا پیش از آن که ماه انسان عصر ماست یک زن، که در اداره ی خود کار می کند و کیف کوچکش از زندگی پر است او با حضور روشن خود در میدان ابهام رازوار حیاتش را از سایه های گنگ برون می ریزد و بوی خویش را در آب و خاک و آتش ما جاری.... این...
-
تلنگر/ظریفه رویین
دوشنبه 17 اسفند 1394 19:46
به احساس شیشه تلنگر ، صدای شکستن کجا باز با سر،غرور عزیزی زمین خورد دلی مرد
-
کفر و ایمان/محمد علی شاکری یکتا
دوشنبه 17 اسفند 1394 19:45
فریاد این گنجشگ های سربریده در باغ ویران ِ شما را می شناسیم بغضی گلوی بلبلان را می فشارد بانگ کلاغان شما را می شناسیم خون است در لعل لب گل های پرپر چاقوی بّران شما را می شناسیم. کوس ِ ان الحق می زنید و حق ستیزید زنجیر و زندان شما را می شناسیم کفتار مکارید و در دشت شقاوت ما چنگ و دندان شما را می شناسیم رنگ تباه و شیوه...