-
یک توضیح / محمد رضا راثی پور
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1404 08:00
این شماره نشریه سیولیشه را با تایید دوستان و اساتید محترم به ویژه نامه مادر اختصاص دادیم. عامل این تصمیم شعر زیبایی از جناب مظفری بود که در رثای والده محترمشان سروده بود .و بنده هم شعری از خودم را پست کردم که دوستان سیولیشه هم چنین کردند و چون دیدم موقعیت معیاست و اسباب کار آماده سعی شد بیشتر آثار مهمی که مضمونی در...
-
وسیله / توماس مان/ کریم اوغلی
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1404 05:19
شارلوت عزیزم یک فنج چایی چیزی نیست که از من مصایقه کنی هر قطره این چایی تجدید خاطراتیست از عشق جوانی ما از قدم زدن در ساحل رودخانه پوتوا و کافه مارتیس که پذیرای علاقه ما بود شارلوت عزیز بلند شو و باز هم با من بیا اگر زانو درد داری یک ولتارین هم بخورد برای همین رفت و بر گشت کفایت می کند بگذار همان قدم زدن ها را تجدید...
-
ولی الله درودیان / کریم اوغلی
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1404 05:14
ولی الله درودیان شاعر و محقق معاصر است که در سال 1317 بدنیا آمده و در رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران تحصیل کرده و بعد در اداره مخابرات مشغول به کار شده است.در سرودن غزل و شعر نیمایی و تحقیق در مورد شعر قدیم و شعر معاصر دستی دارد. دو کتاب تلخستان و آواز باد و باران از آثار اوست. در زمینه تحقیق ، آثاری متعدد من جمله در...
-
مادر مهربانم/ مهدی عاطفراد
سهشنبه 30 اردیبهشت 1404 20:37
مادرم نماد مهربانی بدون چشمداشت بود مهربانی بدون شائبه نرم و صاف و بیخش و بدون غش خالص و اصیل مهربانی بدون انتظار پاسخ و توقع جواب راستین و بیریا و ناب مثل آب چشمهسارها زلال مثل جویبارهای نغمهخوان روان با طراوت و لطیف چون هوای تازهی سپیدهدم و معطر از شمیم جانفزای یاس و اطلسی و نسترن. مهربانیاش نه حد و مرز...
-
نیما و مادرش/ مهدی عاطفراد
سهشنبه 30 اردیبهشت 1404 20:34
مادر نیما یوشیج طوبا مفتاح بود. او نوهی حکیم نوری، با لقبهای "ناظمالاطباء" و "حکیم موزی"، شاعر و فیلسوف و نویسندهی دورهی قاجار بود. خانوادهی مادری نیما خانوادهای زمیندار و ثروتمند بودند، همچنین خانوادهای اهل فرهنگ و شعر و ادب و اندیشه و حکمت بودند و پزشکی در این خانواده سابقهی طولانی داشت....
-
ناگاه / محسن صلاحی راد
یکشنبه 28 اردیبهشت 1404 16:23
از سوگ تا سرود گاهی فقط دو گام گاهی فقط دونت و گاه هیچ یک نه و ناگاه انگار سالهاست گذشته ست انگار... «نه، نه انگار برگرد تا ببینی آنجاست ،زخمی ،خراب خواب زده خسته، چشم بسته با حسرتش نشستی در پای سنگها... از ماه و از زمزد و مرمر گرفته تا زرنیخ و سنگیا) ناگاه... «با خود آی...» وز سنگها کناره بگیری از سنگ واپسین هم زان)...
-
گریز / حمید رضا شکار سری
شنبه 27 اردیبهشت 1404 17:54
ناگهان اذان ظهر سایه ها گریختند
-
از خانم خطیب شهیدی تا «لیزا»یِ تورگنف / یوســف جاویـــدان
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1404 08:56
سوم دبستان خانم معلمی داشتم خوش آب و گِل با پوستی به لطافتِ برگ گل اما خشک و رسمی و به قول آقای فروید «ریپـْـرِسد» که بیشتر به کسی میماند که از شش سالگی در جایی مانند صومعه بزرگ شده باشد. خانم خطیب شهیدی، چنانکه از نامش پیداست، از یک خانوادهی معمم میآمد و تمام همّ و غم او این بود که به ضرب خطکش و اخم و تشر به ما...
-
نامه / نادر نادرپور
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 19:23
مادر! گناه زندگیم را به من ببخش زیرا اگر گناه من این بود ، از تو بود هرگز نخواستم که ترا سرزنش کنم اما ترا به راستی از زادن چه سود ؟ در دل مگو که از تو و رنج تو آگهم هرگز مرا چنانکه خودستی گمان مدار هرگز فریب چهره ی آرام من مخور هرگز سر از سکوت مدامم گران مدار من آتشم که در دل خود سوزم ای دریغ من آتشم که در تو نگیرد...
-
آبرو / موید خراسانی
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 19:23
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است آسمان زندگی شد روشن از نور پدر گلشن هستی مصفا از صفای مادر است قوت شیر از شیره جان می خوراند طفل را وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب مهربان تر...
-
ودیعه / ژولیده
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 19:22
تویی ودیعه با جان برابرم مادر سحاب رحمت آلاله پرورم مادر قسم به مهر و محبت قسم به پاکی گل محبت تو کند گرم سنگرم مادر تو کیستی که صفای بخش پای توست بهشت که این کلام بود از پیمبرم مادر به شیر پاک توآب وگلم بود ممزوج که مست از می ساقی کوثرم مادر تو آن الهه عشقی که زیر چرخ کبود به پیش چشم تو از خاک کمترم مادر رهین شیر...
-
تاج سر / فریدون مشیری
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 19:22
تاج از فرق فلک برداشتن جاودان آن تاج بر سر داشتن در بهشت آرزو ره یافتن هر نفس شهدی به ساغر داشتن روز در انواع نعمت ها و ناز شب بتی چون ماه در بر داشتن صبح از بام جهان چون آفتاب روی گیتی را منور داشتن شامگه چون ماه رویا آفرین ناز بر افلاک اختر داشتن چون صبا در مزرع سبز فلک بال در بال کبوتر داشتن حشمت و جاه سلیمانی...
-
نوازش / داوود اکبری
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 19:21
در چشم های خوب تو یک آسمان غم است انگار خیس شبنم گل های مریم است در من شکست بغض ترک خورده قدیم وقتی که در صدای تو آه دمادم است از دست های روشن تو شعله می کشد مادر! نوازشی که به پاکی شبنم است پیچیده عطر عشق زلال تو در دلم عشقی که جاودانه ترین عشق عالم است در چشم هات گرچه شرر ریز آرزوست اما برای زخم غزل هام، مرهم است با...
-
مظلوم / میلاد عرفان پور
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 19:21
ای دل نگران که چشم هایت بر در شرمنده که امروز به یادت کمتر جز رنج چه بود سهمت از این همه عشق مظلوم ترین عاشق دنیا! مادر!
-
لاله وحشی / نصرت رحمانی
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 19:21
مادر منشین چشم به ره برگذر امشب بر خانه پر مهر تو، زین بعد نیایم آسوده بیارام و مکن فکر پسر را بر حلقه این خانه، دگر پنجه نسایم با خواهر من نیز مگو : او به کجا رفت چون تازه جوان است و تحمل، نتواند با دایه بگو : نصرت ، مهمان رفیقیست تا بستر من را، سر ایوان نکشاند فانوس به درگاه میاویز! عزیزم تا دختر همسایه، سر بام...
-
آه / فلور نساجی
دوشنبه 22 اردیبهشت 1404 16:23
تختخوابم را مرتب کرده است، شام گرمم روی میز آماده است، آه! مادر بر زمین افتاده است. *** #فلور_نساجی ╭━═━⊰
-
مادرم / محمد ابرغانی
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 16:16
مادرم ، از این سکوت سنگیت بلند شو باز هم همان که تا خروسخوان صبح چشم داشتی که از قمار خانه ، راه کج کند به خانه ات اینک آمده زیارت مزار تو تا بریزد اشک در کنار تو مادرم که انتظار داشتی این پسر عصای دست تو شود ولی بلای جان شده بعد مرگ تو ببین چه مهربان شده صبح زود می زند ز خواب و راحتش می زند از استراحتش تا سلیطه ای که...
-
حیات / حبیب فرشباف / ترجمه: م.ع. آرامی
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 16:03
پاکتی خواستم از فلک بسیار بزرگ، تا برچینم و در آن بگذارم سالها را، ماه های دوران جوانی را روزهای رنگین بهار را شب های سرشار از عشق و شادی را عمری پر از خواب های شیرین را ... لبخندی زد سری تکانی داد ابروهایش را بالا انداخت گفت: "درهم است" پر کرد پاکت را با همه روزهای وصال و دوری و به دستم داد و گفت: نه به...
-
ساعت / کوروش آقامجیدی
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 16:02
در خواب می دیدم با عقربک های مخوف ساعتی قُلدر در ارتفاع یک هزار و سیصد و هفتاد و نه متری در یک بیابان ـ که به شدت خالی و خشک است ـ درگیرم : یک غول بی شاخ و دم آرام . من در پیچ و تاب جاده ی سی سالگی بودم . جان ِ جوانی داشتم انگار . در خواب می دیدم آویخته از عقرب ِ کوچک ، با عقرب ِ دوم گلاویزم . پاضرب هایم چکشی بر صورت...
-
تماشاگرانه / سعید سلطانی طارمی
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 16:01
هر روز صبح زود با اشتیاق می ایستم کنار خیابان و عابران بی هیجان را می بینم که بی خبر از روزنامههای جهان می آیند و ساکت و صبور در متن های حاشیه می چرخند و محو می شوند انگار که جهان، در خواب سرد بی رمقی مرده است آنگاه ناگهان سربازی از پرانتز میدان می آید می ایستد کنار خطوط پیاده رو و داد می زند: "چیزی مرا بشدت...
-
نیما و ما / سعید سلطانی طارمی
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 16:00
در چنین وحشتنما پاییز کارغوان از بیم هرگز گل نیاوردن در فراق رفتهی امیدهایش خسته میماند می شکافد او بهار خنده ی امید را ز امید؛ و اندرو گل می دواند.... [پادشاه فتح] نیما برای نسل شما چگونه شاعری بود و شما به او چگونه نگاه می کردید؟ برای این پرسش یک پاسخ کلیشهای وجود دارد که اولین بار فروغ در مصاحبه با م.آزاد...
-
جان جهان / هومن گلهو
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 16:00
بعد از تو دلم به هیچکس خو نکند در گلشن آرزو گلی بو نکند تو جان جهان من چو رفتی مادر! غم نیست اگر جهان به من رو نکند. با درود و ارادت به دوستان ارجمند و عرض تسلیت به دوست گرامی جناب مظفری
-
عادت / سید مرتضی معراجی
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 16:00
ما به تو عادت داشتیم مثل همه ی چیزهای عادی مثل درخت به زمین مثل ما به رؤیا و چادرت در بازار شلوغ احساس بودنت را در دستهایمان می گذاشت و نمی دانستیم آهسته آهسته داشتی خود را از ما می گرفتی وقتی برایمان غذا می پختی وقتی لباسهایمان را می شستی وقتی غصّه هایمان را می خوردی وقتی رفتی چادرت خالی ماند تا بوی تو را هم گم کنیم...
-
شبچراغ / محمد جلیل مظفری
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 15:59
دستها را تکان بده مادر تا شکوفه دهد درخت انار کم بگو وقت رفتن و کوچ است دست از این لجاجتت بردار گرچه در ورطههای ناکامی زندگی با من و تو بد تا کرد رنج را در ترانهها یک عمر ما سرودیم و عشق حاشا کرد یک غزل مانده است تا برسیم به قوافیِ شمعدانیها بنشین دور حوض آبی تاــ ــ سر بگیرد ترانهخوانیها یاس در انزواش کز کرده...
-
قطره اشک / محمد رضا راثی پور
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 15:59
کوتاه بود و صاعقه وارانه در گرفت در خرمن تحملم آن داغ ناگهان انگار آن مکالمه چند لحظه ای از جان من گرفت شکیبایی و توان دردی به دردهای دل من اضافه شد داغ پدر هنوز بجا مانده در دلم گویی قرار بود که گرداب حادثه راهی کند به ورطه غم جای ساحلم آن مهربان که با همه ی دردهای خویش جویای حال این پسر تیره روز بود در گیر و دار...
-
برای مادرم / امیر دادویی
یکشنبه 21 اردیبهشت 1404 15:58
ذهن زنی در آینه لبریزِ عشوهها لبخند روی صورتِ پروانهای نشست شمعی تمامِ خودش را گذشت و سوخت آیینه میشکست شرحِ چکاوکی اسیر تب کرده در تداومِ دلتنگِ تیرگی رویای بیتناسبِ یک چشمه در کویر در اشکهای زن یک لکه ابرِ سترون... گویی که ناگهان پا مینهد دوباره به دنیای مردگان
-
شعر ترین شعر ها / تالیف افسانه یغمایی
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 08:29
نویسنده: افسانه یغمایی ناشر: نوید شیراز زبان کتاب: فارسی تعداد صفحه: 240 اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1371 - دوره چاپ: 1 کتاب شعر ترین شعر ها مجموعه اشعاری از شاعران متقدم و معاصر است که در باره فرزندانشان شعرهایی سروده اند.مولف کتاب خانم افسانه یغمایی که فرزند شاعر معروف حبیب یغمایی است و خود طبع شعری نیز دارد...
-
نمونه های شعر دیروز برای تبرک
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 07:49
ای وای مادرم /استاد شهریار آهسته باز از بغل پلّه ها گذشت در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود امّا گرفته دور و برش هاله ئی سیاه او مرده است و باز پرستار حال ماست در زندگیّ ما همه جا وول می خورد هر کنج خانه صحنه ئی از داستان اوست در ختم خویش هم به سر کار خویش بود بیچاره مادرم 2 هر روز می گذشت از این زیر پلّه ها آهسته تا بهم...
-
شعر قدیم / نیما یوشیج
شنبه 6 اردیبهشت 1404 15:41
من خود از اوزان اشعار قدیم کیف میبرم برای ترنم در پیش خودم به اوزان کلاسیک قدیم شعر زیاد گفته ام ولی به منظور احتیاج مردم و ایجاد هیجان و برانگیختن احساسات با طرز مکالمه طبیعی کوششی برای ایجاد این اوزان تازه کرده ام این هم قسمتی از اقسام شعر است . پایه این اوزان همان بحور عروضی ،است، منتهی من می خواهم بحور عروضی بر ما...
-
پنهان ٫ جلیل صفر بیگی
یکشنبه 31 فروردین 1404 08:27
پنهان شده ایم پشت تاریکی مان شب قابل اعتماد تر از روزست