-
مگر /سید مرتضی معراجی
پنجشنبه 19 مهر 1403 20:08
مگر می شود تو باشی من باشم عشق نباشد حتی در این زمانه ی دهان بندان این زندان که هیچ حرفی را بی پرده نمی توان زد مگر می شود تو باشی من باشم عشق نباشد وقتی چشمهایمان این پنجره های رو در رو این آینه های انعکاس احساس بی زبان یکدیگر را می جویند مگر می شود تو باشی من باشم عشق نباشد حتی در این زمانه پر ترفند زمانه ی بی بوسه...
-
جوانی / محمد رضا راثی پور
پنجشنبه 19 مهر 1403 20:07
تجربه ی سنگلاخ بی مدد چشم ، آینه ای تار از جوانی من بود راه نپیموده ، عزم جزم گسستن باعث و بانی ناتوانی من بود تا که بماند مصون حریم یقینم مشورت از سیم خار دار گرفتم تا نکند رخنه موریانه تردید هرچه توان داشتم به کار گرفتم زلزله اما تمایزی نگذارد بین حصار حصین و کومه ی چوبی روی گسل هر که خانه ساخت زیان کرد مشت به سندان...
-
ننگ و نام / محمد جلیل مظفری
پنجشنبه 19 مهر 1403 20:07
با هرچه ننگ و نام مرا آفرید و رفت خطی به سرنوشت سیاهم کشید و رفت انگار روز خلقتِ من حوصله نداشت ناف مرا به داغ جدایی برید و رفت گویی که روز خلقتِ من ناامید شد از خلقت بشر ، که لبش را گزید و رفت یک شب میان گریه دوباره ظهور کرد از چشمهای بیکسی من چکید و رفت در دشت احتضار تبم را شنیده بود حتی مزار خاطرهام را ندید و...
-
گمان / علی مجنون تبریزی
پنجشنبه 19 مهر 1403 20:07
ناگـهـان نوری هـویدا شـد گمان کردم تویی عـالمـی غـرق تمـاشـا شـد گمان کردم تویی تا که خلـقی دیـد آن زلـف سـمـن سای تورا شورشی از شوق بر پا شد گمان کردم تویی از ورای ابـرهـا نـوری بـه مـعـنـای کـلام آیه ای از عشق معنا شد گمان کردم تویی خواستم هجی کنم آیاتی از رخسار دوست لن تراتی لفـظِ گویا شد گمان کردم تویی تا که دیـدم...
-
دوبیتی / امیر دادویی
پنجشنبه 19 مهر 1403 20:05
نگاه از رنج هاجر هم گرفتی تو از ابلیس ساغر هم گرفتی شنیدم قرنهای قرن خوابی خدایا زخم بستر هم گرفتی؟ پانزدهم مهر #امیر_دادویی
-
رفته ای/سعید سلطانی طارمی
پنجشنبه 19 مهر 1403 20:05
رفته ای آنچنان عمیق، دور، بی ملاحظه، که صدای من حوالی صدات را حس نمی کند که مشام من به بوی تازه ات نمی رسد و سرم به دامنت. ای نهاد سالهای ماه زادگاه خاطرات دلبخواه ازچه ناگهان و بی هوا زدی به رفتن از سپیده دم؟ آآآآآی چشم اشکهای من با کدام آه تیره از حریم گریه ام گریختی ای دهان ضجه های بی سخن آن گلوله در سرت گردنت و...
-
فلاکت /ریچارد براتیگان
دوشنبه 16 مهر 1403 19:14
چه فلاکتی بدتر از این، بوسهای را به وضوح به یاد آوری که هرگز رخ نداده است. #ریچارد_براتیگان (آمریکا)
-
انتظار / پرتو کرمانشاهی
دوشنبه 16 مهر 1403 09:49
آه از تو ای سپیده ی شبهای دیر پا یک شب از انتظار تو چشم نیارمید گفتم اساس ظلم چنین و چنان کنم خواب و خیال بود و دریغا ز سر پرید در من هنوز وسوسه ی شعر، ای عجب جوش جوانه میزند و نغمه ی امید باشد که روزگار بسنجد بگو پرش شعری که کس زما به پشیزی نمی خرید پرورده ی غرور و کنار توام، پراو! بر تو درود باد، از این پیر سر سپید...
-
غمهای ماه / شارل بودلر / رضا رضایی
دوشنبه 16 مهر 1403 09:44
امشب ماه کاهلانهتر رؤیا میبیند؛ مانند زیبارویی لمیده بر تلِ بالشها که پیش از خفتن، با دست محتاط و نرم، گرداگرد سینههایش را نوازش میکند، ماه محتضر بر بالش حریرگون تودههای ابر به رخوتی دراز تن میسپارد و چشمهایش به تماشای رؤیاهایی سپید میرود که چون گلهای شکوفان به آسمان سرمیکشند. گهگاه که از بطالت و ملال اشکی...
-
پارو / احمد رضا احمدی
دوشنبه 16 مهر 1403 09:43
تا همهی ما در پاییز در گلهای داوودی غرق نشدیم تند پارو بزن درد میآید و میرود اما پاییز پشت پنجره استوار ایستاده است تند پارو بزن تا عمر به پایان نرسیده است به خانه برویم، سرد است چراغ راهرو را روشن گذاشتهام کسانی دیر آمدند چراغ را خاموش کردند کاش دزد بودند حالا که شب میشود به یاد تو هستم.
-
شاعران ایران از «علیرضا طبایی» گفتند / کامروز
شنبه 7 مهر 1403 16:21
در آستانهی مراسم بزرگداشت علیرضا طبایی به پاس 50 سال فعالیت ادبی، شمس لنگرودی، محمدعلی بهمنی، پرویز خائفی، اکبر اکسیر، محمدجواد محبت و اکبر آزاد دربارهی این شاعر، ترانهسرا و مسؤول صفحات شعر «مجلهی جوانان» در دههی 50 سخن گفتند. نوآوری در سن بالا محمد شمس لنگرودی در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان...
-
ویژگیهای یک شعر خوب / علیرضا طبایی
شنبه 7 مهر 1403 16:17
پیش از سخن گفتن در مورد ویژگیهای یک شعر خوب یا به سخن دیگر یک شعر ناب، باید به گونهای موجز و مفید به مقولهای دیگر پرداخت تا مفهوم شعر، بهتر و شایستهتر درک شود. من عقیده دارم شعر در این سرزمین، در کنار یا حاشیه زندگی راه نمیپوید، بل، با زندگی آمیخته و با آن یگانه شده است. من شعر را «تفنّن» و «بازی با واژهها»...
-
دنیای خاص علی رضا طبایی در حیطه غزل / محمد رضا راثی پور
سهشنبه 3 مهر 1403 10:50
نو آوری ها و تغییراتی که در دهه های اخیر در قالب ظریف و شکننده غزل حادث شده است از حیث تنوع و تکثر ، بحثی چندان دراز دامن و گسترده است که پرداختن به آن مجالی فرا تر از این مقال می طلبد اما البته برای شروع و ورود به بحث ما ، باید به اجمال اشاره ای به آن شود.تا اولا حق خط شکنان و پیش کسوتان این عرصه ادا شود و ثانیا مشخص...
-
پاییز/ مهدی عاطفراد
جمعه 30 شهریور 1403 20:44
پاییز! با آواز باران نغمه سرده شعری بخوان گویای این قلب پر از غم تفسیر این پژمردگیهای روانکاه شایستهی این روزهای سرد ماتم این لحظههای حسرتانگیز این خستگیهای دلآزار. از برگریزانهای بیپایان سخن گو از بادهای تند بدخو در فصل اندوه از شاخساران بلند آرزوهایی که خشکیدند در دمسردی ناکامی و حرمان و از گلستانهای پرپرگشته...
-
یادی از علیرضا طبایی و شعری به یاد او/ مهدی عاطفراد
پنجشنبه 29 شهریور 1403 20:15
۱۹ شهریور امسال علیرضا طبایی هم راهی سفر ابدی شد و به کاروان شاعران نامدار سفررفتهای پیوست که پس از سال ۱۳۰۰ خورشیدی زاده شدند. او را از سالهایی که جوان بودم و مجلهی جوانان امروز را میخواندم، میشناختم و با شعرهایی که از او در این مجله چاپ میشد، کم و بیش، آشنا بودم و میدانستم که ادارهکنندهی بخش شعر این مجله...
-
آوازهای شعر نیما/ مهدی عاطفراد
پنجشنبه 29 شهریور 1403 20:13
آواز در زبان پارسی معناهایی گوناگون دارد و در طول تاریخ این زبان معنای آن به تدریج تغییر کرده و در نگاهی فراگیر، به این معناها به کار رفته است: آوا- بانگ- صوت- صدا- کلام- گفتار- گفته- خروش- فریاد- نعره- بانگ بلند- آوازه- شهرت- خبر- آگاهی- حکایت- روایت- حدیث-... و موزیک گفتاری- کلام آهنگین (گفتار موزیکال)- سرود- نغمه-...
-
زخم / بهمن ساکی
یکشنبه 25 شهریور 1403 15:59
چه میکنی اینجا؟ میان این همه زخم ملیح گمشده ای خنده از شانزدهسالگی رخسار
-
غرق / لیلا کیانی کیا
یکشنبه 25 شهریور 1403 15:45
در من اقیانوسی ست آرام غرق خواهی شد اگر لب بگشایم !!!
-
چتر / محمدعلی شاکری یکتا
یکشنبه 25 شهریور 1403 15:28
.... شاعر! نیلوفران پشت پنجره ات را ببوس در گوش رنگدانه ی گلدان شعری بخوان که سطر اول آن تلمیح همسُرایی باران باشد من چتر کهنه ی خود را می بندم زخم زبان گنگ سکوتم فریاد ساده ایست که پنداری زیر حروف صامت شب گیر کرده است.. ۲۵ شهریور۱۴۰۳ ۰۰:۳۲ بامداد * https://t.me/mayektashakeri
-
برو / جلیل صفر بیگی
یکشنبه 25 شهریور 1403 15:23
آیینهگی _عاشقی_ فقط دردسراست دل را جلو سنگ بینداز و برو! #واران #نورباعی @js313
-
عاشق / صدیقه محمد جانی
یکشنبه 25 شهریور 1403 15:22
اگر چه در گل است پای او، به هر پرنده سخت عاشق است؛ درخت عاشق است. **... #صدیقه_محمدجانی ╭━═━⊰
-
تمام شد /محمد ابرغانی
یکشنبه 25 شهریور 1403 14:59
تمام شد تمام شد هر آنچه انتظار داشتم چه بذر های آرزو که با تمامی توان خویش ، کاشتم به انتظار پلک من تمام بیست و چار ساعت تمام هفته های ماهها و سالها بهم نشد مماس و زنگ زد در انتظار برغم خنده ی گزنده داس ! تمام شد نقاب آرزو دریده شد نویدها چو سقزی که طعم تلخ می دهد جویده شد و رشته امید ما بریده شد زمین آرزوی ما زمین...
-
صندلی / غلامرضا بکتاش
دوشنبه 19 شهریور 1403 16:34
ایستاده ام ایستاده ای ایستاده ایم جنگلیم تن به صندلی،شدن نداده ایم
-
آزرو / فیدون مشایری
دوشنبه 19 شهریور 1403 16:32
من دلم میخواهد خانهای داشته باشم پر دوست، کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو…؛ هر کسی میخواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند. شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست… بر درش برگ گلی میکوبم روی آن با قلم سبز بهار مینویسم ای یار خانهی ما...
-
بیابان پر جرس / عابدین پاپی
دوشنبه 19 شهریور 1403 16:30
« برف را از برای رنگ و رویش می ستایم» چه می توان گفت به این بیابانِ پُرجرس که سکوت اش فیلسوفانه می میرد ودرتنِ خیابان شوری غم انگیز است نیرویی که آزردنِ واژهها را خوب آموخته و درتنِ درخت گریهای سیگارش را روش می کند! امروز سالگردِ قدکشیدنِ خنده بود سالروزِ شنیدنِ حرفِ یکدیگرکه دیگرنشدند موسمِ وداعِ خورشید با غروبِ...
-
آغوش / سید مرتضی معراجی
دوشنبه 19 شهریور 1403 16:29
مرا به یاد جوانی بیا بگیر آغوش که کس دگر نگشاید به جان پیر آغوش تو ابر پر بارانی و بی خبر زانکه گشوده عمری در راهت این کویر آغوش به حسرت تو در آغوش خاک خواهم خفت اگر که باز گشایی مرا تو دیر آغوش چو می روی و نگاهت به من می افتد من چو مرغی ام که گشوده ست سوی تیر آغوش تو بی خیال چنان بگذری خیال انگیز که می کند هوس این...
-
تاثیرات / امیر دادویی
دوشنبه 19 شهریور 1403 16:28
سرخورده ی داغ بیوفایی ز گلی در برزخ پاییز جدایی ز گلی آن ابر سترونی که میکرد آغاز در دشت گرسنگی گدایی ز گلی در خواب نگاههای بیدارش را بر بستر سرد خویش آوارش را چون سیب درخت بیقراری بلعید مردی شب انتظار مردارش را شبْ زمزمه ام که در سحر میگردم در چشم زمانه بی اثر میگردم از خویش دوباره بی خبر میگردم از قریه ی ناگهان که...
-
اعتبار / محمد رضا راثی پور
شنبه 17 شهریور 1403 16:43
صبحدمان ، آن زمان که بانگ موذن قطع کند بند خواب خسته دلان را دغدغه ی روز دیگر و غم دیگر می برد از خاطرم امید و امان را بختک تشویش قدرت حرکت را از عضلاتم گرفته است تو گویی نشئه ی خواب از سرم ، اگرچه پریدست نیست توانم که پا شوم به وضوئی وسوسه ی در نسیم صبح دویدن فارغ از افکار تار و غمزده زیباست لیک چه چاره که با اراده ی...
-
گریه ی صلح / سعید سلطانی طارمی
شنبه 17 شهریور 1403 16:41
آنگاه، در جلگهها ترانه نرویید و آبهای عافیت از اوج تا حضیض زرنیخ و ضعف شد دریا میان خاک و هوا گندید و ابرهای تیرهی درمانده از دشت خشک آب گدایی کرد. در دشتها گرسنگی آبدیدهای گل داد گندم هراسچارپری شد و مرگ آخرینِ پرنده در کشتزار اهل زمین چرخید انسان به غار رفت دوباره. در وحشتی معلق و وحشی عشق از دیار شیفتگان رفت...
-
مرگ آفرین / مرتضی افشار
شنبه 17 شهریور 1403 16:19
زندگی در نقش یک مرگ آفرین کشته ما را بارها؛ بی طناب دارها. ** #مرتضی_افشاری ╭━═━⊰