-
چرا احمق ها همیشه بر باهوشها پیروز می شوند / محسن الوان ساز
سهشنبه 26 تیر 1403 11:35
۱ بقا مدیون انعطاف پذیری است نه .هوش باهوشها به حل مسئله فکر می کنند، احمقها میگویند هرچه شما بفرمایید قربان و اینگونه بیشتر عمر میکنند. هوش زندگی را اداره نمیکند اولین سلولهایی که با یکدیگر ادغام شدند و یک کرم چند سلولی را ساختند در تلاش برای بقا بودند. اگر بنا بود که هوش متضمن بقا باشد کلاغها بدون حتی یک اختراع باید...
-
بندیان / محمدعلی شاکری یکتا
سهشنبه 26 تیر 1403 11:35
با تواَم کبوتر سپید نامه بر که مهربان میان واژگان شعر من نشسته ای پیام مردمان این محلّه را به ساکنان قریه ها و شهر های دور می بری؟ : در جهان تیربار و این همه کمانه ها گرچه بندیان بسته ایم همچنان کبوتران برای پرکشیدن از قفس نه خسته می شویم نه از هراس باشه ی گرسنه و حریص بال و پر شکسته می شویم. **
-
نسیم خسته / محسن صلاحی راد
دوشنبه 25 تیر 1403 20:23
ماندهام که باز از کدام سو این نسیمِ خسته میوزد که بازـ ماندگانِ این کویرِ بیعبور دستها گشوده در هوای آرزو آرزویشان؟ که خاک بردمد سر برآورد دوباره سروِ کاشمر جان بگیرد از ورای روزهای دیر و دور دشتهای پُرشکوفۀ سرور... ای نسیم خسته، از کدام سو میوزی که باز هم فریبمان دهی مشقِ روزهای بینصیبمان دهی...
-
تنهایی /جلیل صفربیگی
دوشنبه 25 تیر 1403 20:22
بی حوصله، پر بهانه برمیگردد شبها که به آشیانه برمیگردد تنهاتر و زخم خوردهتر از هر روز تنهایی من به خانه برمیگردد #جلیل_صفربیگی نتهای تنهایی، انتشارات سپیده باوران
-
سفرنامه / حسن فرازمند
دوشنبه 25 تیر 1403 19:58
آبجوش و یخ و سیگار بستنی کیم، زغال خط ایرانسل و نوشیدنی سرد و گوارا ابتدای سفر این است، عزیزم انتهای سفر اما: خاطرات من و تو، عکس لب جاده و رود و اجاقی خاموش خالی از آتش و دود و تو با من خواهی گفت: حسن کاش انسان دائما در سفر و فکر سفر بود.
-
تا کی / سید علی میر افضلی
دوشنبه 25 تیر 1403 19:55
در شعرهای من بهدنبال خودت هستی؟ یکبار هم در شعرهای من به دنبال خود من باش. لطفاً مرا آهسته خوانی کن!
-
غزل / امیر دادوئی
دوشنبه 25 تیر 1403 15:13
#غزل به شاعر ،پزشک ،و انسان بزرگ دکتر محمد رضا راثی پور تمام شاخه ها را در مسیرش رنگ و رو داده نگاهش وسعت آیینه ها را آبرو داده درون قایقی از دورترهایی مه آلوده دلش را دست بی پروایی پرواز قو داده دو رکعت عشق را در بی قراریها وضو کرده تمام رود را در اشک شبنم شستشو داده کبوترهای بی پرواز را در عصر دلتنگی بروی بام بارانی...
-
شعبده / کوروش آقا مجیدی
دوشنبه 25 تیر 1403 15:12
دستکش به دست بر سرش کلاه چکمه هاش ، ورنی سیاه گِردِ او نشسته اند ، چشم هایشان به دست هاش ، باز هم جنابشان قول داده است از کلاه شعبده اراده و انتخاب این جماعت ِ مقتدا پسندِ بی اراده را در بیاورَد . ژستِ ناشیانه ی دموکراسی از ضمیرِ بدقواره اش شرّه می کند . #کوروش_آقامجیدی
-
همیشه .../ سید مرتضی معراجی
دوشنبه 25 تیر 1403 15:12
همیشه درد من آوَخ همان دوایم بود همیشه رفتنم آغاز انتهایم بود چگونه زآینه ام زنگ غم زدایم چون همیشه تیرگی ام حاصل صفایم بود ببین چه خسته و درمانده مانده ام در راه اگر چه شوق رسیدن همیشه رایم بود جواب من اگر آری اگر نه چون پژواک همان طنین غم انگیزٕ های هایم بود به دل گرفتگی ام چارهای نشد فریاد که خود گرفته تر از این...
-
باران تاول / سعید سلطانی طارمی
دوشنبه 25 تیر 1403 15:12
در کارخانه ها ابر براده در هیجان است و صافی سیاه نمی داند باید کدام خس خس سنگین را لاجرعه سرکشد. در کارخانه ها باران تاول آب نمی نوشد باران تاول عشق نمی ورزد باران تاول از ریه ها رد نمی شود او تابع جریانی ست که با نسیم پاک کننده و حس ارغوانی آگاهی همسو نیست. تو آن سوی زلف های بلندت هستی و حس نمی کنی در کارخانه ها ابر...
-
موج / فاطمه پور رضائی
دوشنبه 25 تیر 1403 14:58
برنگرد از راهت شدی آن لحظه که با ساحل زوج، دل به دریا نزن ای موج! ای موج! **... #فاطمه_پوررضایی_مهرآبادی ╭━═━⊰
-
بدهکار / نعیمه المولی
دوشنبه 25 تیر 1403 14:57
تا ابد راهیام، ولی ای عشق! تا کجا قولهای تکراری؟ یک رسیدن به من بدهکاری. *** #نعیمه_المولی ╭━═━⊰
-
مرور / سکینه حبیبی
دوشنبه 25 تیر 1403 14:56
غرق میشویم، آه! پای حوض این حیاط با مرور خاطرات. *** #سکینه_حبیبی_ارباستان ╭━═━⊰
-
رفتن / علی رضا رجبعلی زاده کاشانی
دوشنبه 25 تیر 1403 14:52
-
بالها / حمید رضا شکار سری
دوشنبه 25 تیر 1403 14:51
-
اشعار پل الوار شاعر فرانسوی؛ مجموعه شعر عاشقانه و احساسی پل الوار / پستو
دوشنبه 25 تیر 1403 14:33
در این بخش مجموعه اشعار پل الوار شاعر معروف فرانسوی را با مجموعه شعر احساسی و عاشقانه گردآوری کرده ایم با ما همراه باشید. اشعار پل الواز پل الوار در سال ۱۸۹۵ در سن-دنی در شمال پاریس به دنیا آمد. پدرش کارمندی ساده بود و مادرش خیاط. وی در ۱۵ سالگی به علت ابتلا به سل مجبور شد تحصیل را رها کند و برای استراحت به مدت یکسال...
-
صبح / ولادیمیر مایاکوفسکی / بهمن زبر دست
دوشنبه 25 تیر 1403 14:30
بارشِ عبوس نیم نگاهی انداخت به تحقیر. آن سوی میلهها – با فکری روشن ـ بستری از پر و بر رویش آرام آسوده پاهای اختران نو دمنده. اما همچنان که چراغهای خیابان – تزارها با تاجهایی از گاز – رو به مرگ میروند، چشم را به درد میآورد خرده نزاعهای روسپیان خیابانی. لطیفهای است ترسناک و زننده. خندۀ فروخورده – برمیآید از...
-
آزادی / اکتاویو پاز / احمد شاملو
دوشنبه 25 تیر 1403 14:28
کسانی از سرزمینمان سخن به میان آوردند من اما به سرزمینی تهیدست میاندیشیدم به مردمانی از خاک و نور به خیابانی و دیواری و به انسانی خاموش -ایستاده در برابر دیوار- و به آن سنگها میاندیشیدم که برهنه بر پای ایستادهاند در آب رود در سرزمین روشن و مرتفع آفتاب و نور. به آن چیزهای از یاد رفته میاندیشیدم که خاطرهام را...
-
تامل /محمد رضا راثی پور
دوشنبه 25 تیر 1403 14:15
برگشته تا ببیند چیزی از آن درنگ بجا مانده اوراق پاره پاره که با باد می رود تردید های ملتهبش را تبدیل می کند به یقینی همیشگی محکم قدم گذارد در کوچه های کاهی کاغذ محکم قدم گذاشته تا شعر تازه ای از رد پای خود بنگارد !
-
ابر / آرزو نوری
دوشنبه 25 تیر 1403 14:10
من ابر بودم برای باریدن تو از بی آبی دشتها می گفتی من خورشید بودم برای تابیدن تو از سیاهی شبها می گفتی ... من کنار تو بودم تو مرا نمی دیدی
-
ثار / محمدابرغانی
دوشنبه 25 تیر 1403 14:08
ثار را چنانکه یاریم کند جناب حافظه آن شریعتی که لومپنی برای خویش بود در کلام واعظان شرع حقنه کرد این عبارت ثقیل همچو نقل در فراخ گاله های مادحین پول پیشه پخش شد تا رسید نوبت طلائی شکست انحصار علم پرده ها که ریخت رنگها که شسته شد به ضرب سیل آنچه ماند قامتی کج و معوج است فهم باطلیست خون کجا مقدس است خون توحش است و هرکه...
-
زندگی شاعرانه در عصر نوآوری /توکل بیلویردی
دوشنبه 25 تیر 1403 13:39
نوشتن یک مقاله پژوهشی در این حصوص ادبی کار خوشایندی به نظر می رسد، که در آن شما آزادی انتخاب موضوعی را که بیشتر دوست دارید خواهید داشت. برای ایجاد بهترین مقاله پژوهشی ادبی، تحقیقات مرتبط مورد نیاز است. هرچند انتخاب موضوعی که دوست دارید میتواند اجرای کار را آسانتر کند و مخاطبان را با استفاده از احساسات شما متقاعد...
-
دارالسلام / لا ادری
جمعه 15 تیر 1403 20:33
گر از خلق بنی آدم ملولی، قتل عامش کن گر از عمری که بخشیدی پشیمانی، تمامش کن اگر جویندهای زحمت رساند، راحتش گردان وگر جنبندهای سر بر کند، سنگی حرامش کن اگر خورشید چشمک میزند تیری به چشمش زن وگر ماهی به بام آید، شهابی خرج بامش کن بزن بشکن بیفکن زیر و رو کن واژگون گردان من از سود و زیان سیرم، بزن بازار شامش کن یکایک...
-
کاراپت دردریان ( کارو ) / محمد رضا راثی پور
جمعه 15 تیر 1403 19:30
چو میچینی گُلی از بوستانی، گُلی سود وُ زیانِ باغبانی، تَرست وُ تازه وُ خوشرنگ وُ خوشبو که گردد چشمها سویش زِ هر سو پس از چندی دهد شادابی از دست که با هر تازگی پژمردگی هست، چو پژمرد افکنی دورش بناچار، مرا آندم بیاد آر # کاراپت دِردِریان با نام ادبی کارو .برادر خواننده مشهور ویگن دردریان از شعرای رومانتیک سنوات ماضی...
-
پلنگ / لا ادری
جمعه 15 تیر 1403 19:29
به جز هوای رهایی به سر نداشته باشی هوس کنی بپری بال و پر نداشته باشی میان معرکه عمری پلنگ باشی و حالا برای هیچ غزالی خطر نداشته باشی خطر که هیچ وجودت تمام بود و نبودت اثر نداشته باشد اثر نداشته باشی تمام شب به تماشا به ماه چشم بدوزی ولی برای پریدن جگر نداشته باشی شب این شب ظلمانی احاطهات کند اما دو چشم شبشکنِ...
-
آفت / مهدی منفرد
جمعه 15 تیر 1403 19:28
آفت دیگری به باغ رسید بیامان، داغ پشت داغ رسید سرخی سیلی فریب که رفت چندگاهی ز داستان که گذشت همه گفتیم چاره میسازیم کارد وقتی به استخوان برسد زخم خوردیم و دردخو ماندیم کارد حتی ز استخوان که گذشت شاید این چرخه دروغ و شکست روزگاری ز کار ماند و گسست چند نسلی که در تباهی سوخت چند ویرانگی، زمان که گذشت #مهدی_منفرد...
-
تا قله / سمانه کهربائیان
جمعه 15 تیر 1403 19:26
ای دوست چه اسبها که تازاندی تا قله کوه ادعا راندی بنگر که به روی چند مشفق خورد زنجیر که دور دست چرخاندی دشمن نه که دوستی پریشان بود آن را که به شتم و نعره ترساندی آن را که غمش به هیچ نگرفتی آن را که دلش به هیچ نستاندی میمردی اگر سکوت میکردی؟ میمردی اگر رجز نمیخواندی؟ میمردی اگر دو روز دیگر هم در قید...
-
قلک / علی فرزانه موحد
جمعه 15 تیر 1403 19:23
صدای سکه نمیداد، قلک خودمان بود کسی به سکسکه افتاد، کودک خودمان بود نپرس از اینکه چرا خاک وصله بسته به دستش سکوت کن که نگویی عروسک خودمان بود نگو به تیره پروازکُش به تیر چرا بست به تیر برق بگو بادبادک خودمان بود چه اعتماد بدی داشتیم خرمنمان سوخت بزرگ مزرعهدزدان مترسک خودمان بود دو بار شعله به کوچ کبوتران وطن زد...
-
نیمایوشیج به دنیا نیامده بود... ✍️ #شهریارخسروی
یکشنبه 10 تیر 1403 04:31
از «استعاره»ی نیما سخن گفتیم. چرا؟ زیرا نیمایوشیج را نه به عنوان یک فرد بلکه به عنوان یک نماد میشناسیم: نمادِ ادبیات نو. شاید نقلِ یک لطیفه مسئله را روشنتر کند: معلم از دانشآموز میپرسد «میدانی اگر ادیسون چراغ برقی را اختراع نمیکرد چه میشد؟» دانشآموز پاسخ میدهد: «یک نفر دیگر آن را اختراع میکرد». مسئله شخصِ...
-
فتنه / محمدعلی شاکری یکتا
جمعه 8 تیر 1403 20:41
.... این کژآیینان پیشانی کبود بخل ورزان پریشان تار و پود اصلشان از شوره زار و زمهریر نسلشان از بردگان سربه زیر نامشان 'ننگ زبان مادری عین ابلیسند ' در ناباوری سرکشان کینه ورز ِ تند خو از کرامت ها نبرده هیچ بو آمدند و فتنه ها افروختند تار و پود سرزمین را سوختند کشتزاران بوی خاکستر گرفت شعله ها بر جان خشک و تر گرفت چهره...