-
ضایعتر از این!/سید علی میر افضلی
جمعه 9 بهمن 1394 06:16
ایّام به زیرِ پای جورم بسپرد با کس نفسی دلم به شادی نشمُرد از جام جهان، مرا نه صافیاست نه دُرد ضایعتر ازین عمر بهسر نتوان بُرد! رضیالدین نیشابوری درگذشتۀ 598 ق. ● از عشق تو، بوی مختصر نتوان بُرد جز درد دل و سوز جگر نتوان بُرد بی عشق تو، هرکه میبَرَد عمر بهسر ضایعتر از آن عمر بهسر نتوان بُرد! اوحدالدین کرمانی...
-
"بازگشت ناصری"/اقبال مظفری
سهشنبه 29 دی 1394 19:30
برای رضاعامری، به یاد دورانی که کتاب ها رامی جویدیم ومی خوردیم! ................................................................ بازگشته بودخسته، بی رمق از بلند آسمان به پهنۀ زمین رفت توی گله ایستاد وگفت: "های... بره های نازنین ِ من چه می کنید؟! این همه کتاب و روزنامه چیست؟ مرتع خدا که جای شعر و دفتروچکامه نیست...
-
فکر کردم /سعید سلطانی طارمی
دوشنبه 28 دی 1394 20:48
فکر کردم در باز است. و تو در آینه موهایت را می بافی دستهایت سرگرماند و دهانت گل مریم می خواند فکر کردم در باز است و تو با توری سیسالگیات پشت آن ناز گریزان و گران پنهانی من فقط باید داخل میگشتم بوی آهستهی لبخندت لو میداد که کجا منتظرم هستی. فکر کردم در باز است. آه، ای خاطر بیخاطره! یادت باشد من و تو دیگر پیریم و...
-
سنت نو آوری/سعید سلطانی طارمی
دوشنبه 28 دی 1394 20:39
لازم نیست که از "هنر نو" سخن بگوییم، اگر هنر است پس نو است شونبرگ (هنر مدرن- ص ۳۹۵) شعر از بس گشت بیرونق تعجب میکنم مصرع زلفی چو بینم بر فراز گردنی سلیم تهرانی شاید اغراق آمیز به نظر برسد اگر بگوییم که فردای روزی که اولین اثر هنری پدید آمد و مورد توجه قرار گرفت هنرمند خلاق ، رقیبی پیدا کرد که اثری پدید...
-
در باره یک رباعی/سید علی میر افضلی
یکشنبه 27 دی 1394 19:40
کوکوی رباعی آن قصر که بر چرخ همیزد پهلو بر درگه او، شهان نهادندی رو دیدیم که بر کنگرهاش، فاختهای بنشسته همیگفت که: کو کو کو کو! منسوب به عمر خیام ● رباعی بالا، یکی از معروفترین رباعیات منسوب به خیام است که تا اواسط قرن نهم هجری در هیچ منبعی مشاهده نشده، چه به اسم خیام و چه دیگران؛ و یکباره در سال 865 هجری، حدود...
-
جوان و شعرهای بدون خط کش!/ همایون حسینیان
جمعه 25 دی 1394 15:17
پس از پدیداری نیما یوشیج و هویت بخشی اش به شعر نو و شکست و افزایش وزن ها در شعر؛ نوآوری در مضامین جای خود را به تغییر قالب ها داد. فروغ، اخوان، سهراب و شاعرانی از این دست بعدها به شعر نو قوام دادند و رفته رفته نگاه ها به وزن درونی شعر و آهنگ واژه ها منعطف شد. شاملو پرچم دار این حرکت بود و شاید اگر شاعر قدرتمند و خلاقی...
-
زنگوله های قرمز شعر من/ظریفه رویین
سهشنبه 22 دی 1394 20:04
یک لحظه شعر می شوم تاباد سرشار از انرژی واحساس با های وهوی خویش برانگیزدم به رقص دست افشان پاکوبان تا خواب باغ خفته بیاشوبم یک لحظه می گریزم از این تاریک چار گوش یک لحظه شعر می شوم و در اندام لخت و عور درخت انار،سخت می پیچم فردا هزار واژه ی سبز و بکر پیراهنی ست تازه که او می کند به تن فردا روز تولد زنگوله های شعر من...
-
وقتی که نیستی/علیرضا فولادی
سهشنبه 22 دی 1394 20:01
وقتی که نیستی جز دوستت ندارم اجباری چیزی دوای درد دلم نیست؛ گاه آدم چه زود حرف دلش را تغییر می دهد، بی آن که اعتراف نقابش حتی در آینه کمرنگ تر شد. آه! بابد بکوچم از تو و از هرکه مثل توست! بابد دوباره دوست بدارم، حتی اگر کشند به دارم!
-
دل نوشته/دکتر علی اکبر قنبر پور
سهشنبه 22 دی 1394 19:50
با سلام امروز صبح که بیدار شدم از ورای پنجره رقص مسی آفتاب در میان موج کرشمه دار ابرها خود را متن آبی عبوس ونگران صبحگاهی خود را به درون اتاق نه چندان گرم من انداخت .نزدیک تر به من کمان رخشان ماه با نورتیز ستاره صبحگاهی در کنارش تکراری کهن را گوشزد میکرد.گوشی همراه چشمک میزد و پیامهای باز نشده را یاد آ,وری.من همیشه به...
-
سنت دیرین/داریوش روحی
سهشنبه 22 دی 1394 19:49
بایادلبت دیشب تاصبح نخوابیدم برماه نگه کردم رخسارترادیدم درباغ رخت جانا همراه دلم گشتم زان بسته لب غنجه من برگ گلی چیدم درگلشن دل کشتم ان برگ بخون دل صدباغ گلم بشکفت زان غنچه که بوییدم سرخوش به چنان باغم صدبلبل شوریده سروی به چنان قامت درسایه ان بیدم هرکس به کناری خوش همراه نگار خود زان جمع یکی بلبل ازرده زغم دیدم...
-
چند نوخسروانی با الهام از جاودانیاد مهدی اخوان ثالث/محمد جلیل مظفری
سهشنبه 22 دی 1394 19:48
سطر های داخل " گیومه " از م. امید خیمه زد در دفتر من "پادشاه فصل ها پاییز" "از تهی سرشار" از ناگفته ها لبریز یک غزل روئیده با گل واژه های زرد و شور انگیز ریخته هم برگ و هم بارم هی غزل می گویم اما درد در هر لحظه اش جاری است "باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟" گفتن از چشم تو...
-
در سال انقلاب /محمد علی شاکری یکتا
سهشنبه 22 دی 1394 19:44
گفتی سلام . خوبی؟ ** گفتم به خنده : خوبم و حالی نیست! از رنگ و روی آینه پرسیدی - روز وشبش شکسته ، ملالی نیست. گفتی هنوز تشنه ی دیداری؟ گفتم : همیشه . تشنه چو بوتیمار دُم می زنم به ساحل و می خوانم آری اگرچه آب زلالی نیست. گفتی هنوز بوی خوشی دارد آن یاس پیر خانه ی همسایه ؟ گفتم تمام شاخه و برگش ریخت همچون طناب کهنه ی...
-
شعری از ابوالقاسم الشابی/زهرا ابومعاش
یکشنبه 29 آذر 1394 20:37
ابو القاسم الشابی در سال ۱۹۰۹ میلادی در تونس به دنیا آمد. "ابو القاسم" فرزند بزرگ خانواده بود و از کودکی از بیماری قلبی رنج می برد. اشعار او هم شامل غزلیاتی عاشقانه در نهایت لطافت و زیبائی و هم شامل اشعار حماسی و انقلابی می باشد. اشعار حماسی او همواره ملتها را به شورش علیه ستم خودکامگان فرا می خواند و از...
-
دو شعر طنز/خلیل جوادی
جمعه 27 آذر 1394 15:01
حق تقدم اگـــه یـه روز رفتی یه جــــای دنیــــــا واسه خودت ماشین خریدی اونجــــــا یه چی بخر شبیه پیکـــــان بـــــــاشه صندلیاش مدل جـــــوانـــــان بـــــاشه وقتی کـــه پشت فـرمونش نشستی خواستی بفهمن کـه کجایی هستی اوّل کـــــــــار واســـــــــه جلو پنجـره یـــــه نعل اسب عــالی یـــــادت نـره یـــه وخ خیـــال نکن...
-
خاقانی و ساده نویسی/سعید سلطانی طارمی
سهشنبه 24 آذر 1394 20:11
از نیم شاعران هنر من مجوی از آنک ناید همی ز آهن بد گوهر آینه گرنه ردیف شعر مرا آمدی به کار مانا که خود نساختی اسکندر آینه خاقانی خاقانی و ساده نویسی سعید سلطانی طارمی سلام استاد ! عجیب است شما چرا قدم رنجه کرده اینجاآمده اید ؟ می فرمودید من خدمت می رسیدم این جا، توی این هوای گرم . نکتد خدای ناکرده مریض شوید بخصوص که...
-
اعترافات عاشقی صادق برای دلبرک جفاکارش /سعید سلطانی طارمی
سهشنبه 24 آذر 1394 19:34
به : ف. ر ذوق می کنم باورت نمی شود چه حس روشنی در کنار تو به من دست می دهد، چشم های وحشی تو بی دریغ سحر می کند مرا. کاش شیخ چشم های وحشی تو را خواب دیده بود تا کمال شاهکارهای خویش را نقش آب دیدهبود فکر کن این اطاق لخت یخ زده این چراغ مست راست تاب این چهارپایه ی هزارساله ی خشن این... باورت نمی شود تمام زندگی با تو...
-
مرثیه/علی رضا فولادی
سهشنبه 24 آذر 1394 19:00
شاعران مرثیه شان آماده ست با غنیمت هایت کارشان را کردند بارشان را بردند پس بیا لطف کن ای شاعر وا مانده ی پیر پیش از آنی که بمیرند ، بمیر!
-
علیرضا طبایی -پدر شعر شهرستان- /اکبر کسیر
سهشنبه 24 آذر 1394 11:15
اکبر اکسیر «علیرضا طبایی» را «پدر شعر شهرستان» نامید. به گزارش ایسنا ، اکسیر در یادداشتی که به مناسبت سالگرد تولد هفتادسالگی طبایی و مراسم نکوداشت این شاعر پیشکسوت نوشته عنوان کرده است: «من اکبر اکسیر از آستارا خدمت استاد عزیزم؛ علیرضا طبایی سلام عرض میکنم و هفتادمین سال تولدش را از طرف خود و دوستان آستارایی تبریک...
-
ادبیات و جهان طنز /محمد حسین بهرامیان
دوشنبه 23 آذر 1394 19:42
طنز چیست؟ طنز واژهای عربی است و در واژه به معنای مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن، سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن گفتن است. معادل انگلیسی طنز satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است. satira نام ظرفی پر از میوههای متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود و به...
-
چند پست طنز آمیز /ابن محمود
یکشنبه 22 آذر 1394 10:56
تغییر ملیت آدونیس علی احمد سعید معروف به آدونیس شاعر معروف سوری که سال 1384 به ایران تشریف آورده و به شیراز هم سفر کرده بودند، از قرار معلوم تغییر ملیت داده و تبعه کشور فرانسه شده اند. از برنامه های مهم آدونیس در سفر به ایران، دیدار با خیام زمانه ما ایرج زبردست بوده است و ظاهراً استاد ایرج زبردست به ایشان افتخار عکس...
-
نمونه های شعر دیروزبرای تبرک
شنبه 21 آذر 1394 19:53
حماسه/احمد شاملو در چار راهها خبری نیست: یک عده میروند یک عده خسته باز می آیند و انسان – که کهنه رند خداییست بی گمان – بی شوق و بی امید برای دو قرص نان کاپوت میفروشد در معبر زمان در کوچه پشت قوطی سیگار شاعری استاده و بالبداهه نوشت این حماسه را: «- انسان خداست. حرف من این است. گر کفر یا حقیقت محض است این سخن، انسان...
-
مغناطیس کور/ کوروش آقامجیدی
چهارشنبه 18 آذر 1394 10:08
ما کورِ مادرزاد روی صحنه می آییم وَ با چشم هایی که به کهنه پاره ای بسته ست ، می بینیم . این چشم بندی نیست ؟ ما کورِ مادرزاد ، یک دل ، نه صد دل می شویم عاشق . نه ، هیچ کس مانند ما عاشق نخواهد شد . جادوی رنگارنگ زیبایی در گوش هامان روز اول جای خوش کرده ست . آیینه ی یکدیگریم اما آیینه ای که رو تُرُش کرده ست . ما کورِ...
-
هفت نکته در طنز/اسماعیل امینی
سهشنبه 17 آذر 1394 20:21
علاقهمندان طنز و حتی طنزنویسان به صورت اصول پذیرفته شده طنزنویسی مطرح است. در این نوشته درباره این تصورات و برخی نکتههای دیگر در عالم طنزپردازی تأملاتی خواهیم داشت. *** 1ـ وقتی یک مسابقه پرهیجان فوتبال برگزار میشود میلیونها چشم به صفحات تلویزیون خیره میشوند و دهها هزار نفر در استادیوم به هیجان میآیند و فریاد...
-
طنز و جلوه های شکل گیری آن در ادب فارسی/سید جمال طبا طبائی آزاد
سهشنبه 17 آذر 1394 20:04
طنز یکی از فروع ادبیات انتقادی و اجتماعی است که در ادبیات کهن فارسی، به عنوان نوع ادبی مستقل شناخته نشده و حدود مشخصی با دیگر مضامین انتقادی و خنده آمیز چون هجو و هزل و مطایبه نداشته است . و از واژه طنز ، اغلب معنی لغوی آن یعنی مسخره کردن و طعنه زدن مد نظر شاعران و نویسندگان بوده است ولی معنی امروزی آن ، که جنبه...
-
نیمه ی خالی لیوان / رحیم رسولی
سهشنبه 17 آذر 1394 06:28
آرزو دارم که قبل از مرگ شیطان را ببینم تا نمردم این دگر اندیش دوران را ببینم آن که در آغاز خلقت ریخت طرح گفتمان را تا منِ نوعی تعامل با خدایان را ببینم گفت من پرسنده ام؛ آنقدر می پرسم که آخر حاشیه غالب شود بر متن، عنوان را ببینم گفت ما در آسمانها قصد اصلاحات داریم گفت تا در خانه این تعمیر و عمران را ببینم گفت مرد از...
-
خطوط و برف ها /علی حاج حسینی روغنی ( آژنگ)
چهارشنبه 27 آبان 1394 11:24
گاه گاه پلک های من به سوی خواب می رود لیک این اطاقکی که ز آهن و زِ شیشه ساخته شده ، متّصل به سیم های محکم فلزّی است ، فارغ از خیال و خواب بر فراز برف های کوه بی توقف و شتاب می رود . من با خودم حرف می زنم : تا به کی در رگان من خون زرد ترس می دود ؟ سال هاست سایه های هولناک از درخت ها که دست هایشان به شکل چنگکی گشوده است...
-
تماشای خویش در آینهی مقعر /سعید سلطانی طارمی
سهشنبه 26 آبان 1394 19:48
ایستادهام کنار پنجره دارم آسمان صاف را نگاه میکنم آسمان آفتاب شرقی خودم که به لهجهی دری نگاه میکند. و خیال گردوخاکیاش توی خاورِمیانه پرسه میزند و مدام فکر میکند: " دلگرفتهام، دلگرفتهام از این هوا که تمام ابرهای تیرهی مدیترانه را به سوی ما کیش می دهد بارش مدام ذهن جلگههای خاورمیانه را فلج نموده است مثل...
-
ذهنیت تغزلی منزوی و شعر آزاد سعید سلطانی طارمی
سهشنبه 26 آبان 1394 19:47
نیما در نامهای در 24 تیرماه 1324برای مخاطبی که او را "شاگرد عزیزم" خطاب میکند، مینویسد: «میخواهید فقط غزل بگویید؟... این خودکشی است. اگر از من بپرسید و غزلسرای بزرگی از قدما را اسم ببرید که او چه کردهاست، من همین را خواهم گفت. و بر آن علاوه میکنم برای شما ابزارهای دیگری هست که برای آنها نبوده...
-
نیما و ما/سعید سلطانی طارمی
سهشنبه 26 آبان 1394 19:45
در چنین وحشتنما پاییز کارغوان از بیم هرگز گل نیاوردن در فراق رفتهی امیدهایش خسته میماند میشکافد او بهار خندهی امید را ز امید؛ و اندرو گل میدواند.... [پادشاه فتح] نیما برای نسل شما چگونه شاعری بود و شما به او چگونه نگاه میکردید؟ برای این پرسش یک پاسخ کلیشهای وجود دارد که اولین بار فروغ در مصاحبه با م.آزاد آنجا...
-
بازگشت / جاوید محمدی
سهشنبه 26 آبان 1394 09:53
آه ، ای دریای طوفان کیش ! عاقبت روزی باز خواهم گشت سوی مرداب نجیب خویش. تو نمی دانی چه ذوقی دارد ای دریا انتهای خویش را در ابتدای خویش سر کردن ! با توام ای آبی مغرور ! در گریز از تو من مصبّ خویش را گم کرده ام ، باور کن ای دریا خسته ام ازتو خسته از تشویش ، از تردید ، از تعقیب از خیالی تیز و خونین ــ آن زمان که کوسه...