سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

بهار 99 / سعید سلطانی طارمی



هر سال، خشکی داشتیم و فقر و استبداد

با این همه بویت که می پیچید 

در کوچه های شهر.

انگار که دیوانه های خاک

زنجیر ها را پاره می کردند.

و از رگان ریشه ها با یک تهاجم، راست

می آمدند آنجا که لازم بود

و ناگهان شب یا سحرگاهی

در شکل لبخندی که در آواز خود جاریست

از شاخه ها پرواز می کردند

                            توی دهان باد

آنگاه در فریادهای پچپچی آزاد

تکرار می کردند

سالی که خشکی داشتیم و رنج و استبداد

دیدی از ایران رفت؟

دیدی بهار آمد؟ 


امسال را اما  بهار ما

با الکل و وایتکس از سمت شمال ترس

می آید و لبخندهایش زیر ماسکی چرک 

خواندن نمی دانند 

از ترس این ویروس اهریمن صداشان را

سوی دهان خود نمی خوانند.


با این همه دروازه های زندگی باز است

در حال مرگی سخت هم باشی

وقتی بهار آید 

باور کن آغازجهان و فصل آواز است

                            26/12/98

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد