به شوقٍ مقدمش تا خانه از بنیاد ویران شد
به هرجا دیده بودم خانهای آباد ویران شد
شکوهِ مسند آزادی و بنیادِ آبادی
ز یورشهای بنیان سوزِ استبداد ویران شد
نبینی از صدا بر طاق این ویرانه پژواکی
از آن روزی که خشت خانۀ فریاد ویران شد
ترحم نیست در ذات پلنگ آهوی صحرا را
هم از روز ازل این خانه از بیداد ویران شد
نه جای حیرت است انکار معمار فلک، باری
چو اول خشت را بر کجروی بنهاد ویران شد
از آن روزی که سنگ طعنه باریدند بر منصور
دبستانهای عشق بصره و بغداد ویران شد
اسفند 1356
#اقبال_مظفری
https://t.me/joinchat/AAAAAEKCF61dHmskkML-UA