سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

نامه شاملو / کانال ادبیات




آیدای کوچولوی من...!

چهره‌ات تمام زندگی مرا در آینه‌ی واقعیت منعکس می‌کند 

و این واقعیت آن قدر عظیم است

که به افسانه می‌ماند!


▫️▫️▫️


آیدای خودم؛ آیدای احمد!

با همه‌ی این‌ها با همه‌ی خاطره‌هایی که هر بار پس از رفتنت در ذهن من باقی می‌ماند؛

با همه این خاطره‌هایی که هر بار از هنگام رفتنت تا بار دیگر که بازآیی در ذهن من تکرار می‌شود،

و با همه‌ی عطر جنون‌انگیزی که پس از رفتنت تا ساعات دراز، خاطره‌ی تو را در این کلبه‌ی درویشانه زنده نگه می‌دارد،_ باز، همین که پا از کنار من کنار گذاشتی، آن ناباوری عظیم همیشگی چون کوهی بر سرم فرود می‌آید و وادارم می‌کند که باها و بارها، با تعجب از خودم بپرسم:


«_آیدا؟ آیدای من؟ این جا بود؟ کنار من بود؟

این طعم دِبش که روی لب‌های خودم احساس می‌کنم طعم آخرین بوسه‌ی اوست؟

این لالایی سُکرآوری که مرا این طور مرا به خواب فرو برد، نفس او بود؟

زانوی او بود که گذاشت سرم را بر آن بگذارم؟

 باور نمی‌کنم. آخر این خوشبختی خیلی بزرگ است؛ این یک رویاست!


▫️▫️▫️


تو بیشتر برای قلبت دوست داشتنی هستی.

تو را برای آن دوست می‌دارم که "خوبی".

برای آنکه تو جمع زیبایی روح و تنی.


#احمد_شاملو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد