هوشنگ چالنگی در کنار شاعرانی چون احمدرضا احمدی، بهرام اردبیلی، مجید فروتن، پرویز اسلامپور و بیژن الهی «شعر موج نو» و در ادامه آن «شعر دیگر» را پایهگذاری کردند.
وی به مدت سیسال در آموزش و پرورش مسجدسلیمان مشغول تدریس بود، او برادر جمشید چالنگی است.
وی نخستین بار توسط «احمد شاملو» در مجله خوشه به جامعه ادبی ایران معرفی شد، اما او پس از تقابل با شعر شاملو به جرگه شعر دیگر پیوست و این باعث شد شعر او دچار تغییرات نحوی زبان شده و تمامیت معماری آن را تحت تأثیر قرار دهد.
دوران تحولات اجتماعی جامعه ایران در دهه ۱۳۶۰ شعر او را نیز تحت تأثیر قرار داد و او را به سکوت کشاند. چالنگی در آن دوره نسبت به دوران جوانیاش کار خاصی ننوشت.
در شعرهای او نوعی معماری تصویری وجود دارد که معنا را در متن شعرها به تعویق میاندازد و باعث از بین رفتن مشخصههای تکمعنایی واژگان میشود.
این نوع رفتارهای شعری را بیشتر در آثار یداله رؤیایی و بهرام اردبیلی شاهد بودهایم.
چالنگی در مورد رابطه مدرنیسم و شعر معتقد است شیوه شعر طوری است که مدرنیسم مورد علاقه ما شاید در آن اتفاق نیفتد و در لایههای درونی شعر حضور کلی پیدا نکند.
وی در مورد شعر دیگر معتقد است شعر ناب یعنی مردم کشورش و معتقد است مخاطبان شعر در بهترین نقطه شناسایی شعر قرار دارند و در این میان مخاطب متبحر و باهوش میتواند در تعیین تکلیف وضعیت شعر حضور تأثیرگذار داشته باشد.
چالنگی اشرافیت فرهنگی - فلسفی را در شعر محکوم میکند و معتقد است: «اگر شعر فقط یک تأویل فلسفی داشته باشد، نمیتواند موجودیت پیدا کند.»
آثار:
هوشنگ چالنگی که از اعضای اصلی حلقه شعر دیگر بود، در دهه ۱۳۴۰ کارهای خود را در قالب دوجلد کتاب «شعر دیگر» همراه دیگر شاعران این گروه منتشر کرد. چالنگی پیش از انقلاب ایران برای انتشار هیچ کتابی اقدام نکرد و انتشار کتابی مستقل از خود را، تا چهل سال پس از سرودن مشهورترین شعرهایش، یعنی تا سال ۱۳۸۳ که «زنگولهٔ تنبل» به چاپ رسید، عقب انداخت. این کتاب در نشر سالی به چاپ رسید.
پس از این کتاب، کتاب آبی ملحوظ را در سال ۱۳۸۷ با همان ناشر منتشر کرد. این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۸۴ مجوز نشر را دریافت کرده بود اما با تأخیری سهساله و با اضافه شدن شعرهایی به آن در چند مرحله به چاپ رسید. یک کتاب دیگر وی نیز که تاکنون در بازار نشر دیده نشده و به احتمال بسیار زیاد اصولاً به چاپ نرسیده، با عنوان «نزدیک با ستاره مهجور»، در سال ۱۳۸۱ از سوی انتشارات صمد اهواز تا مرحلهٔ فهرستنویسی پیش رفتهاست. همچنین نشر سالی، در سال ۱۳۸۰، نخستین بار کتابی از چالنگی را با عنوان «آنجا که میایستی» تا مرحله فهرستنویسی پیش برد. به نظر میرسد این کتاب، شکل اولیه همان کتاب «زنگوله تنبل» باشد که سه سال بعد، در سال ۱۳۸۳، با افزودهها و نامی جدید از سوی همین نشر به چاپ رسید.
آنجا که میایستی، تهران: نشر سالی، ۱۳۸۰
نزدیک با ستاره مهجور، اهواز: انتشارات صمد، ۱۳۸۱
زنگوله تنبل، تهران: نشر سالی، ۱۳۸۳
آبی ملحوظ، تهران: نشر سالی، ۱۳۸۷
گزینهٔ اشعار، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۹۱.