شعرهای جعلی، حرفها و نوشتههای جعلی به کسانی که کتاب نمیخوانند آرامش میدهد
ای کسانی که کتاب نمیخوانید، خیالتان راحت باشد که در کتابها هم خبری نیست.
ای کسانی که غیر از کتاب درسی و کتاب کنکور و تست، چیز دیگری نخواندهاید و حالا کارشناس و مهندس و دکتر شدهاید، نگران این نباشید که از شعر و داستان و تاریخ و نقد ادبی و طنز، چیزی نمیدانید.
جعلیات، به شما میگویند که شاعران و نویسندگان و متفکران بزرگ هم، مانند شما عوامانه فکر میکنند و شعر و داستانِ عوامانه مینویسند.
فردوسیِ جعلی، گزافهگویی است عرب ستیز و نژاد پرست که ضمن مفاخره به گذشتهای خیالی، هم وطنان زمان خود را سرزنش میکند که چرا به جای زیارت مکه و مدینه و کربلا و نجف، به زیارت قبر کوروش نمیروند؟
سیمین بهبهانی جعلی، شاعری است عصبانی که به همه چیز میتازد و علیه دین و خانواده و فرهنگ ملی شعر میگوید و ضد مردان است و حرفهای خالهزنکی دورهمیهای فامیلی و کارمندی را با لحنی حماسی، موزون و مقفا میسازد.
صادق هدایت جعلی، با تندخویی و پرده دری، به همه فحش میدهد و بیش از همه از اهل نماز و روزه و مسجد نفرت دارد و جملاتی سطحی و سادهلوحانه مینویسد.
حسین پناهی جعلی، جوانی است اندوهگین و شکست خورده که به یاد عشقها و دوستیهای افسانهای آه میکشد و دود از کلّۀ کلماتش برمیخیزد. او به نسل بعدی هشدار میهد که فریب حرفهای عاشقانه را نخورند و احساساتی نشوند.
فروغ فرخزادِ جعلی، دختری است فریب خورده که دربارۀ گرگهای در کمین نشسته بر سر راه دخترکان فراری معصوم شعرهای سوزناک و مکش مرگ ما میگوید.
قیصر امین پورِ جعلی، جوانکی است احساساتی و درونگرا، که از بس شکست عشقی و عاطفی تحمل کرده، تن به جبر تقدیر داده و شعرهای گاهی میشود و گاهی نمیشود و زود میشود و دیر میشود، میسازد با غلط وزنی و قافیهای و حتی غلط املایی