ته مانده رنگ سپیده
می پوشدم ردای سرخ میرغضب.
شمشیر می کشم
شکاف می دهم این سال های سربی را
آنگاه
در مهربان ترین دقیقه ی بارانی
تسلیم می شوم
بر خاک می افتم
شاید دوباره ریشه بگیرم
در خاک مهرپرور این سرزمین پاک.