سایه ی همیشگی
خاک خشک و آفتاب کشته را به جا نهاد
و به دور دستهای زنده رفت
رفت و با خودش نگفت:
بی من آبها
مسافران
درختها
و صخرههای آفتاب سوخته
در جهان چه می کنند؟
شب که سایه را ربوده است
صبح با کدام امید می دمد؟
۴۰۱/۵/۱۹