ماه میتابید در مهتابیِ خود ماهتر
سقفِ شب کوتاه بود و دستِ ما کوتاهتر
همچنان رفتیم از این نیمهراهِ دورتر
زندگی کردیم از ابلیس هم گمراهتر
حدس میزد کودکی فردای بیزنجیر را
در شبِ زنجیرها ما آهمان هم آهتر
پشتِ هر دیوار دیواری و دیواری دگر
پشتِ این دیوارها ماندیم ناآگاهتر
آسمان، فهرستِ اندوهیست از این پنجره
چشمهامان، چشمهامان، گاه، تر بیگاه، تر
بیستم خرداد هزاروچهارصدویک
#امیر_دادویی
@amirdadooei