دق مرگی سلول های مرده ۱
در چاه ویل حماسه
این همه تاریک
جنسیت جنون گرفته همین است
"شبی چون شَبَه روی شسته به قیر..."*
یک تن که مثل ِ دیگر ِ تن ها نیست
شب،
کور می شود.
شبکور هم
این گونه
چشم از تمام رنگ ها نمی پوشد.
دق مرگ می شود
از موی مادران زمین
از رقص های حماسی می ترسد
این گنگ سالخورده ی تاریک
اینک منیژه ، گیسوی شبگونش
گرد آفرید و اسب و شبیخونش.
۹فروردین ۱۴۰۲
* مصرع نخست داستان بیژن و منیژه/شاهنامه فردوسی
https://t.me/sedaelirav