عمریست که باریده به طور متوالی
خاکستری از ابر تو بر چشم اهالی
جز شعر چه دارد که بریزد سر راهت
این شاعر غمگین خراسان شمالی
اندیشه پرواز و رهایی به سرم هست
اما چه کنم با ستم بی پر و بالی
رویای قشنگی ست جهان با غزل و تو
رو کرده ام از درد به دنیای خیالی
در حال فروپاشیم از غصه خدایا
نگذار که ویران شود این کوه سفالی
من هستم و تنهایی یک چتر پر اندوه
ای گمشده در خاطره ها جای تو خالی
#منیژه_درتومیان
@sohbateyar