بر من چه رفته، کیست که معنا کند مرا
در من، مرا شناخته، پیدا کند مرا
سردرگمی است... گم شدهام من، گره گره
کو آن کلام معجزه... تا وا کند مرا
مرداب خوابمرگی و تالابی از سکون
کو تشنگی... که جاری دریا کند مرا
تنها صدا... صداست که میماند و کجاست
آن حنجره که تندر آوا کند مرا
هر لحظهام به چهره نقابی زند زمان
ناچار، تا به صحنه فریبا کند مرا
پای مرا زمانه به زنجیر بسته است
کو روزنی که راهی فردا کند مرا
#علیرضا_طبایی