بر نقره مذاب صدایت
شعری بلند می تابد
آنسان که آفتاب
بر بام خانه های قدیمی
انگار شاخه جوان
جوانه جانش را
در جنگلی به وسعت گلدان نشانده
یا خط،سیر این همه پرنده زخمی
دلتای رودخانه و دریا را
گم کرده است
۷ / ۱/ ۱۴۰۳