سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

همیشه .../ سید مرتضی معراجی



همیشه درد من آوَخ همان دوایم بود
همیشه رفتنم آغاز انتهایم بود
چگونه زآینه ام زنگ غم زدایم چون
همیشه تیرگی ام حاصل صفایم بود
ببین چه خسته و درمانده مانده ام در راه
اگر چه شوق رسیدن همیشه رایم بود
جواب من اگر آری اگر نه چون پژواک
همان طنین غم انگیزٕ  های هایم بود
به دل گرفتگی ام چاره‌ای نشد فریاد
که خود گرفته تر از این دلم صدایم بود
چه گویم از که برای که من که در همه عمر
غریبه تر ز همه آشنا برایم بود

      اسفند ۱۳۶۹( کتاب زین آتش نهفته...)

#معراجیـسیدمرتضی
@walehane

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد