ماندهام که باز از کدام سو
این نسیمِ خسته میوزد که بازـ
ماندگانِ این کویرِ بیعبور
دستها گشوده در هوای آرزو
آرزویشان؟
که خاک بردمد
سر برآورد دوباره سروِ کاشمر
جان بگیرد از ورای روزهای دیر و دور
دشتهای پُرشکوفۀ سرور...
ای نسیم خسته،
از کدام سو
میوزی که باز هم فریبمان دهی
مشقِ روزهای بینصیبمان دهی...