میرویم و راه ما را از مقصدی به مقصدی دیگر میبرد
ابتدا و انتها غرق در مهاند و تنها راه با تو همراه ،است نمیدانی مقاصد تو را
تا به کجا میکشند و این اتراق و پا به یراق شدنها چه پایانی خواهند
داشت!
باید گذشت با چشمهایی نگران و بی اعتنا به پیرامون و با پاهای گریزان از ایستایی و رخوت... ما با رفتن معنا پیدا میکنیم و رستگاری در جستجوی افقهای روشنی است که شاید در پیشرو باشد حرکت هویت ماست پس برای گریز از بی معنایی باید رفت... تا راه شوی