سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

اشیا /آرزو نوری

گذشته فقط در ذهن آدمها نیست. در مکانها معلق است و در اشیا حضور دارد. تکه­ هایی از گذشته و یادبودهایی از عزیزان در این اشیاست. ادکلنی که پدرت برای تولد چند سال پیش ­ات خریده و حالا ظرف خالی­ اش مانده. زنجیر نقره ­ای که سیاه شده و یادگاری دور است. گلبرگ خشکی لای کتاب. دستیند پلاستیکی که برادرت در کودکی برای تو ساخته و با این که سی سالگی را سپری کرده نگه­ اش داشته ­ای ....

به این لیست بلند بالا وسایل شخصی خودت را که مدتی با آنها همراه بوده ­ای اضافه کن. خدا می­ داند آنها را چند خانه با خودت کشیده ­ای که باور کنی گذشته ­ها نگذشته.

همیشه فکر کرده ­ای فرصت برای بیرون ریختن این اشیا و رهایی از بار خاطرات هست. حتی متوجه شده ای برخی از این اشیا خالی از خاطره شده ­اند و یادت نیست مربوط به چه کسی و چه تاریخی است. باز هم گفته ­ای یک روز بالاخره از دستشان خلاص می ­شوم. در خانه بعدی شاید.

اما طنز ماجرا اینجاست که ناگهان متوجه می ­شوی همین حس ها را نسبت به وسایل فرزندت داری حتی وقتی خودش می­ گوید چیزی را نمی­ خواهد و اصرار می­ کند بیرون بیندازی ­اش. انگار بیرون ریختن این اشیا دل کندن از لحظه هایی است که در روزهای دور یا نزدیک با او گذرانده ­ای و این اشیا در آن لحظه حضور داشته ­اند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد