سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

ستاره / کوروش آقامجیدی

می شمارم ستاره هایی را ، که به اندازه ی تو از من  دور ...
می شمارم  وّ باز می شنوم : "  حقته   بی شعور ، چشمت کور ! "

چشم می بندم و تو می آیی . اشک می خندم و تو می آیی.
می روی ، می رمی ، نمی پایی . لا به لای خیال ها گم و گور .

توی آیینه همپیاله ی مست ،  رشته ی حرف را گرفته به دست ؛
استکان ، استکان ، یکان به یکان ، می شمارد محاسن انگور.

آه از  این چند و چون تکراری ؛ این مرض ، این جنون ِ  ادواری .
آه از  این ناصحی که در جلد ِ آینه می دهد به تو دستور

مست از آیینه می زند بیرون ، مست می خواهدم برقصاند
مست باهم به رقص می آییم  ، وسط ِ اختیار هم مجبور

می خورم هی تلو تلو با او ، می کشم اندکی جلو تا او ،
دست در گردنم می اندازد ؛ بوسه با طعم اشک هایش شور

نشئه ی جذبه های شیرین ِ امتزاج ِ دو تن در آیینه
نریان ، رو به روی  مادینه ... پرده افتاد و صحنه شد مستور .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد