سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

بحثی ساختاری در باره ی خواب زمستانی / سعید سلطانی طارمی



لوکاچ‌ معتقد بود که‌ "شعر سیمای‌ خود را و صورت‌ خود را از سرنوشت‌ اخذ می‌کند و صورت‌ شعر همواره‌ به‌ مثابه‌ی‌ سرنوشت‌ پدیدار می‌شود" و "لحظه‌ای‌ که‌ تمام‌ احساس‌ها و تجربه‌ها در دور و نزدیک‌ صورت‌، صورت‌ کسب‌ می‌کنند، ذوب‌ می‌شوند و در صورت‌ افشرده‌ می‌شوند. این‌ لحظه‌ی‌ عارفانه‌ یکی‌ شدن‌ بیرون‌ و درون‌ است‌". بروکس‌  Brooks معتقد بود "شکل‌ یک‌ شعر سازمان‌ دهی‌ مواد است‌ برای‌ خلق‌ تاثیر کلی‌ ". لوسین‌ گلدمن‌ که‌ نقد ساختاری‌ را نقد صوری‌ یا پیکره‌ گرا هم‌ می‌گوید، صورت‌ و ساختار را یک‌ نظام‌ می‌داند و معتقد است‌ که‌ "در هر نظام‌، همه‌ی‌ اجزا به‌ هم‌ ربط‌ دارند به‌ نحوی‌ که‌ کارکرد هر جزء وابسته‌ به‌ کل‌ نظام‌ است‌ و کل‌ نظام‌ به‌ کاکل‌ اجزاء می‌چرخد عین‌ ساعت‌، در هر نظام‌ هیچ‌ جزئی‌ نمی‌تواند بیرون‌ از کار اجزا چنان‌ که‌ هست‌ باشد".
در حقیقت‌ آنچه‌‌ این‌ منتقدان‌ نظریه‌ پرداز و دیگران‌ بدون‌ استثنا در صورت‌ شعر به‌ آن‌ معتقدند، وابستگی‌ تام‌ و تمام‌ اجزایی‌ که‌ صورت‌ را تشکیل‌ می‌دهند به‌ ضرورت‌ است‌. وقتی‌ لوکاچ‌ صورت‌ شعر را به‌ مثابه‌ی‌ سرنوشت‌ می‌بیند، منظورش‌ آن‌ است‌ که‌ وضعیتی‌ جز آن‌ نمی‌تواند باشد؛ یعنی‌ صورت‌ اثر زمانی‌ به‌ کمال‌ خود می‌رسد که‌ همه‌ ی‌ اجزای‌ آن‌ در یک‌ ناگزیری‌ دلخواه‌ در آن‌ حضور داشته‌ باشند و در نهایت‌ ظرفیت‌ هنری‌ خود ظاهر شده‌ باشند. به‌ قول‌ معروف‌ صورتی‌ که‌ نشود در هیچ‌ یک‌ از اجزای‌ آن‌ دخالت‌ کرد، مثلاً بینی‌ اش‌ را جراحی‌ کرد یا زیر پوستش‌ ژله‌ی‌ ضد چروک‌ تزریق‌ کرد یک‌ صورت‌ مقدر است،‌ اگر پیر است‌ اگر جوان‌، اگر خشن‌ است‌ اگر لطیف‌ ، اگر زشت‌ است‌ یا زیبا همانی‌ است‌ که‌ باید باشد. و این‌ همان‌ سازمان‌ دهی‌ مواد و ارتباط‌ ارگانیک‌ اجزا است‌ که‌ بروکس‌ و گلدمن‌ به‌ آن‌ اشاره‌ می‌کنند. تنها در این‌ صورت‌ است‌ که‌ اثر ادبی‌ جنبه‌ی‌ منحصر به‌ فرد پیدا می‌کند چرا که‌ صورت‌های‌ درونی‌ آثار ادبی‌ صورت‌ هایی‌ تکرار ناپذیراند و هر شعری‌ صورت‌ درونی‌ خاص‌ خود را دارد که‌ دلالت‌ بر تشخص‌ ویژه‌ی‌ همان‌ شعر می‌کند. روابط‌ حاکم‌ بر اجزای‌ آن‌ها اگر چه‌ مشترک‌ است‌ ولی‌ ویژگیهای‌ اجزاء کلیتی‌ یگانه‌ پدید می‌آورد که‌ به‌ قول‌ لوکاچ‌ "تنها از طریق‌ تجرید به‌ فهم‌ در می‌آید." و اینجاست‌ که‌ گفته‌ می‌شود آثار ادبی‌ که‌ دارای‌ صورت‌ منسجمی‌ باشند دارای‌ حجم‌ شده‌، حیاتی‌ قائم‌ به‌ ذات‌ پیدا می‌کنند و به‌ یک‌ ارگانیسم‌ پویا تبدیل‌ می‌شوند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد