در آفاق بلند آرزوها آشیان دارم
در آن آفاق نورافشان هزاران کهکشان دارم
دلی دارم پر از امید و رخشان چون دل خورشید
در این دل شعلهی آتشفشانی جاودان دارم
نگاهم روشن از مهر است و جانم شعلهور از عشق
چه باک از ظلمت شب چون مهی روشنروان دارم
همای آرزوهایم سبکبال و بلنداوج است
به زیر بال شوقش بیکران تا بیکران دارم
نه غم را راه بر من هست و نه میترسم از ماتم
در اوج رنج با یادت نگاهی شادمان دارم
خزان را دسترس بر غنچههای باغ شعرم نیست
بهاری جاودان در این گلستان، بیخزان دارم
پر از گلهای امید است این گلزار بارآور
به یمن آن که چون تو سرونازی باغبان دارم
گل صدبرگ باشد دفتر سبز غزلهایم
میان گلشن عشقت بهاری گلفشان دارم
هزاران نغمه میخواند به شوقت بلبل طبعم
درون باغ گلبانگم درخت ارغوان دارم
تو ای خوشخوان بخوان با من سرود زندگانی را
که با تو زندگانیبخش شعری پرتوان دارم.