"سوزان علیوان" سال 1974 میلادی از پدری لبنانی و مادری عراقی در بیروت دیده به جهان گشود . به دلیل شرایط نامناسب جنگ در کشورش اغلب سالهای کودکی و نوجوانی خود را در اندلس ، پاریس و قاهره گذراند . تصاویر بکر و بدیع از ویژگیهای اشعار این بانوی شاعر است . او علاوه بر شعر در زمینه نقاشی نیز فعالیت می کند و هم اکنون ساکن بیروت است.
1- وردة الموت
فی الوردة التی
تنبت من قلب التراب
عطر موتانا
ترجمه : گل مرگ
گلی که
از دل خاک شکفته می شود
عطر مرده هایمان را با خود دارد
2- غیمة
لیتنی غیمة
تبکی
بدلا عن عینیک
ترجمه : ابر
کاش ابر بودم
تا بگرید
به جای چشمان تو
3- جناح
سأحمل الطیر الاخضر
علی کفی
و أمضی
لعل
ینبت لی
جناحا صغیرا
ترجمه : بال
پرنده سبز رنگ را
برمی دارم
و پیش می روم
شاید
بال کوچکی
برایم سبز شود
4- أسطورة المطر
المطر
علی نوافذنا
دمع أطفال رحلوا
فی السماء
یفتقدون أمهاتهم
حجراتهم
دفاترهم
و یبکون .
قوس القزح
فرحة الاطفال ذاتهم
و قد ربت الله علی أکتافهم
و ابتسم.
ترجمه : افسانه باران
بارانی که
بر روی شیشه پنجره های ما می خورد
قطرات اشک کودکانی است که از اینجا رفته اند
به سوی آسمان
کودکانی که دلتنگ مادرانشان می شوند
اتاقهایشان
دفترهایشان
و از دلتنگی گریه سر می دهند.
رنگین کمان ،
شادی همان کودکان است
هنگامی که خداوند دست بر شانه هاشان می گذارد (می نوازد)
و لبخند می زند
شاعر: سوزان علیوان
سلام و سپاس بسیار جناب سلطانی.
مرسی خانم،
باز هم از نزار قبانی قرض بگیرم
شکوه ، واژگان شما را باد.