اعراب از زمان بادیه نشینی و حاکمیت سفت و محکم عصبیت های قبیله ای یک وجه بارز داشته اند و آن شعر و علاقه به شعر است. زبان عربی ، زبان فصیح و زیبایی است، زبانی که همیشه با نام شاعران خوش ذوق و بزرگی عجین بوده است.
اعراب قبل از ورود اسلام بهترین اشعار شاعران خود (معلقات) را بر صفحات چرم بزرگی نگاشته و بر دیوار کعبه آویزان می کردند تا در دید عموم قرار بگیرند.
بخشی از این نگاه شاعرانه و علاقه به شعر در میان اعراب در دیوار نوشته هایی است که در آن افرادی اغلب ناشناس جملات کوتاهی را با تلفیق موضوعات مختلف ثبت می کنند.
دیوار نوشته هایی از حلب، درعا و بغداد تا فلسطین که همه تلفیقی است از عشق، تنهایی، وطن، جنگ و آوارگی.
روح بلند پرواز نویسندگان این جملات کوتاه بر دیوارهای اغلب نیمه ریخته که در جای جای آن جنگ و خشونت چهره کریه خود را به ثبت رسانده است ، روایتگر جهان پر از امیدی است که ساکنان این سرزمین ها در انتظار آن نشسته اند .
آدورنو می گفت «پس از آشوویتس شعر وحشیانه است» اما جوانان سرزمین های جنگ زده و اشغال شده عربی نظری متفاوت از آدورنو دارند. آنها با نوشتن جملات نغز و اشعار کوتاه شاعران بر دیوارهای غمزده شهرشان این پیام را به جنگ سالاران و متجاوزان می رسانند که:
سرانجام شعر پیروز خواهد شد.
فرهاد قنبری
آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند. اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان و بیدارمان نکند، پس چرا میخوانمیش؟ که به قول تو حالمان خوش بشود؟ بدون کتاب هم که میشود خوشحال بود. تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حالمان را خوش میکند. ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند؛ مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم، دور از همهی آدمها، مثل یک خودکشی. کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزدهی درونمان
فرانتس کافکا