سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

استاد فوری درشاعری / اسماعیل امینی

 

 

شاعری که تازه کار است ، دلش می خواهد که شعرش را برای دیگران بخواند تا آنها درباره اش نظر بدهند. دلش می خواهد که از تجربۀ شاعران دیگر استفاده کند.

شاعردوست دارد  کتاب های مرجع و مجموعه های ارزشمند شعر را مطالعه کند و با نشریات معتبر ادبی آشنا شود و در یک کلام  مشتاق آموختن  و تجربه اندوختن است.

اما پس از مدتی که نامش بر سر زبان ها افتاد و پشت تریبون ها ، شعر خواند و در نشریات شعرش منتشر شد دیگر شاعر تازه کار نیست و شاید دلش بخواهد که استاد بشود. از مزایای مهم استاد شدن در شاعری این است که سروده های استاد نیازی به نقد و ارزیابی ندارد ، دیگر این که در جشنواره ها و محافل بدون ارسال اثر دعوت می شود و از همه مهم تر این که دیگر نیازی به مطالعه ندارد و شاعران تازه کار برای کسب تجربه و دانش اندوزی به او نیازمند می شوند.

در این نوشته چند راه ساده برای رسیدن به مرتبۀ استادی در سریع ترین زمان پیشنهاد می شود.

1- انتشار چند مجموعۀ شعر، تعداد عنوان های کتاب مهم است. محتوای کتاب ، تعداد صفحات آن و حتی ارزش ادبی شعرها ،اهمیتی ندارد فقط تولید شعر و افزودن بر عنوان کتاب ها مهم است.

2- ادارۀ جلسۀ ادبی ، این روش برای استاد شدن بسیار رایج است. یک جلسۀ ادبی در هر جا که ممکن است حتی در منزل خودتان راه بیندازید و آن را اداره کنید تا استاد شوید.

3- بنیان گذاری یک مکتب ادبی تازه، با این شیوه شما به صدر اخبار و تحلیل های نشریات ومحافل ادبی را می یابید و مصاحبه می کنید و استاد می شوید.

4- شرکت در برنامه های تلویزیونی ، اگر به برنامه های تلویزیونی راه پیدا کردید، بی هیچ دردسری استاد می شوید، چون مجریان تلویزیون تمام مهمانان برنامه را ، استاد می نامند.

5- دستگیر شدن، این راه البته کمی خطرناک است اما روشی تضمینی برای استاد شدن در سطح جهانی است. مخالفت کنید و شعرهای آتشین بگویید تا دستگیرتان کنند تا بلافاصله در سطح رسانه های جهانی به رتبۀ استادی نائل شوید. از مزایای این شیوه آن است که در محافل داخلی و حتی در دستگاه های دولتی هم رتبۀ ادبی و علمی و البته نرخ کارتان افزایش می یابد.

6- به بزرگان شعر حمله کنید و اگر زمینه فراهم بود فحش بدهید، بگویید شاهنامه شعر نیست، سعدی ناظم است و شاعر نیست ، و همین طور بگیر و بیا تا روزگار خودمان به نیما و بهار و شهریار و اخوان وبه هر کس که با فحش دادن به او می توان مشهور شد.

بسیاری از نام آوران محافل ادبی با همین روش استاد شده اند.

7- مقدمه نویسی بر کتاب دیگران، با این کار شما بلافاصله به رتبۀ استادی می رسید ،  مقدمه نوشتن بر کتاب دیگران  فواید فراوان دارد از جمله آن که صاحب کتاب تا آخر عمر زیر سایۀ حضرت استادی  خواهد بود و هرگز نمی تواند مدعی شما بشود.

8- مرید پروری، هر استادی باید حلقه های متعددی از مریدان را در اطراف خویش فراهم آورد. از میان مریدان یکی را نورچشمی کنید و در تمام مجامع از شایستگی های او سخن بگویید و در تمام داوری ها، آثار او را به هر طریق برگزیده کنید.

مرید داشتن و نور چشمی داشتن از علایم اصلی استادی و پیش کسوتی در شعر است.

9- در فضاهای رسانه ای برای خودتان ، گروه های طرفداران و سینه چاکان بسازید، و میان آنها و مخالفان آتش بحث و جدل برافروزید. با این شیوه همواره در عناوین خبرها مطرح خواهید شد.

10- وقتی به مرتبۀ استادی رسیدید ، دیگر نه شعر بگویید و نه مطالعه کنید و نه درجایی شعر بخوانید، استاد فی الواقع، جهانی است بنشسته در گوشه ای، حتی چندان میلی به سخن گفتن ندارد؛ شاگردان و مریدان شعر می خوانند و استاد تفقدی می فرمایند وگاه از روی عنایت سری تکان می دهند. البته که شأن استاد اجل است از آن که از ایشان توقع برود مطالعه کنند و شعر بخوانند وشعر بسرایند و حرف حسابی بزنندو مطلبی معقول و قابل خواندن و فهمیدن بنویسند!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد