می آیی
عین خیال آینه ها واقعی و گرم
در باز می شود.
وارد که می شوی
رقص سکوت می شکفد در دهان تو
لبخنده ی سلام و زمزمه ی ناز
چیزی میان حرف و صدا می پیچد
توی دهان من
چیزی که مست تابش ناز است
چیزی که طعم خنده ی ایجاز است
و بوسه های تو
با شور بی مهار جهان را
از عشق و اشتیاق
مواج می کنند
می آیی.
بوی تو در هوای آینه پیچیده.
7/9/98