سکوت سنگ چه زیباست زیر این نیلی
سکوت سنگ چه بشکوه، در هزاران سال
سکوت سنگ...
سکوت یعنی من
(سکوت سنگ)
کلام یعنی تو
و شعر یعنی کلام سنگ شده
آسمان سیاه
پرده ای به روی ماه
این همه کلاغ از کجا رسیده اند؟
بر سپیده
آه!
گفتم تو را بخوانم
کز صبح بگذریم
باران چنان گرفت که خورشید پیر شد
در انتظار تو
اینک من، آه... من-
مردی هزار ساله کنار دریچه ها!...
این موی سپید، برف پیری نیست
یک عمر تمام در زمستانم
بی هیچ بهار.
بی هیچ بهار؟