فریاد زدم: الف....
یکی پاسخ داد:
به به چه ب قشنگ و خوبی گفتی!
فریاد زدم: الف!!
یکی دیگر گفت:
زیباتر از این پ تا کنون نشنفتی!
فریاد زدم: الف!!!
یکی زد فریاد:
گاف است که گفته ای
چه حرف مفتی!
در دایری مبهم و محدود لغات
من مات شده در آن هجوم کلمات
فریاد زدم: من از الف می گویم...
منظور من از الف همانا الف است
انگار که گوشهایتان منحرف است!
در وادی فهم واژه ها گم شده ایم
از کثرت فهم بود یا کثرت وهم
دیری ست پر از سوء تفاهم شده ایم
رفتار من و تو چیست روزان و شبان؟
یک نوع تجاوز گروهی به زبان!
انگار که دشمن الف تا یاییم
هر روز حریم واژه را
مورد تجاوز قرار می دهیم!
بهتر این بود که به جای چنین تجاوز آشکاری به وزن شعر که برای اجتناب از رکاکت کلامی صورت گرفته ولی در عوض باعث رکاکت موسیقی و آهنگ قطعه شده و سطر آخرش را بدجور زننده کرده، از خیر انتشار این شعر میگذشتید و از شعر دیگری از سراینده استفاده میکردید تا خوانندهی وزنآشنا را اینطور مکدر و دلزده نکند.
اگر این شعر مطلوب طبع شریفتان واقع نشده به حساب کج سلیقگی من بگذارید.هیچ وقت اصراری بر درست بودن انتخابهایم ندارم. کار هم مضمون تازه ای داشت و هم در بیان طنز آمیز بدنبود.بهرحال لغزشی بود امیدوارم اغماض بفرمایید
وزن هم در سطر آخر، دانسته یا نادانسته، خواسته یا ناخواسته، مورد تجاوز قرار گرفته است.
البته شاعر می توانست عبارت می .....اییم را اضافه کند که به اقتضای پرهیز از رکاکت کلامی دانسته آنرا عوض کرده