حسین منزوی را در شعر معاصر، سلطان غزلهای عاشقانه مینامند او که بیشتر به عنوان شاعری غزل سرا شناخته شده است، در سرودن شعر نو و شعر سپید هم تبحر داشت.
زندگی شخصی و زندگی حرفهای و شاعرانه حسین منزوی آمیختگی غریبی به رنگ زلال عشق داشت و در حقیقت عشق را به عنوان اکسیری برای جاودانگی انسان اسیری میدانست و به همین سبب است که شعرهای او خیلی مزه عشق میدهند.
من از علاقمندان به اشعار و کتابهای استاد حسین منزوی هستم و از خواندن اشعارش لذت میبرم و حس خوبی را تجربه میکنم. به شما هم خواندن کتابهای استاد حسین منزوی از جمله کتاب شعر نو “اما تو را ای عاشق انسان کسی نشناخت” را توصیه میکنم.
شاعر ! تو را زین خیل بی دردان، کسی نشناخت
تو مشکلی و هرگزت آسان، کسی نشناخت
کنج خرابت را بسی تسخیر زدند اما
گنج تو را، ای خانهی ویران کسی نشناخت
جسم تو را، تشریح کردند از برای هم
اما تو را ای روح سرگردان ! کسی نشناخت
آری تو را، ای گریهی پوشیده در خنده !
و آرامش آبستن توفان ! کسی نشناخت
زین عشق ورزان نسیم و گلشنت، نشگفت
کای گردباد بیسر و سامان ! کسی نشناخت