اگر او را شب غفلت کنار زندگی نومید کردم من
فقط بر بی سرانجامی روز افزون خود تاکید کردم من
اگر در دور دست ساحلی آرام شرم سایه ام پیداست
وضویی را به قصد قربت لبهای خشک بید کردم من
شهادت میدهد ابری که روی ماه را این سالها پوشاند
خدا را نذر شبتابی که در تاریکی ام تابید کردم من
عبوری بود از فانوسها تا قصه ی غمگین تاریکی
تمام اشک خود را وقف شمعی که نمی پایید کردم من
کنار جلجتای سالها سردر گمی در جاری تقویم
حلالم کن، لبانت را اگر آن روزها تردید کردم من
نوزدهم مرداد چهارصدو دو
#امیردادویی
@amirdadooei