ثار را چنانکه یاریم کند جناب حافظه
آن شریعتی که لومپنی برای خویش بود
در کلام واعظان شرع حقنه کرد
این عبارت ثقیل
همچو نقل در فراخ گاله های مادحین پول پیشه پخش شد
تا رسید نوبت طلائی شکست انحصار علم
پرده ها که ریخت
رنگها که شسته شد به ضرب سیل
آنچه ماند قامتی کج و معوج است
فهم باطلیست
خون کجا مقدس است
خون توحش است و هرکه حرف خون زند
در ورای زرورق توحشی نهان کند