سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

نمونه های شعر دیروز برای تبرک

انفجار / محمود مشفق تهرانی


مثل گریز دور کبوترها 

در منتهای نیلی بی فریاد ؛

اندیشه میکنیم

و شادمانه ناگاه

احساس میکنیم؛

در ژرفنای بهتی بینام .

یک انفجار روشن را 

در باغ 

- وقت طلوع سبز چکاوکها -


احضار / رضا براهنی


ارواح شوم آینه‌ها رامن
احضار کرده‌ام
و اعتراف وحشت از شب را
آغاز کرده‌ام:
در روز و روزگاری،
که مردم قلمرو وحشت
همچون کبوتران مهاجر بودند،
و خانه‌ی خودم،
تبعیدگاه قلب خودم بود
من خویش را،
بر روی صفحه‌ها متلاشی کردم:
گاهی، چو خرده نانی،
بر سفره‌های خالی کفترها،
بسیار بار، اما،
چون شیشه‌ای شکسته
پراکنده
بر روی ریگ‌های بیابان‌ها
از من شکسته‌تر کسی آیا هست؟


بی‌تو غروبم /علی رضا طبایی
ای به سفر رفته، تا تو رفتی از این شهر
باغ دلم - بی‌ تو - پایمال خزان شد
بی تو، به چشم من آفتاب فرو مرد
روز، سیاهی گرفت و ماه، نهان شد

بی تو کنون خالی از ترانه شوقم
بی تو، غمین‌تر ز قله‌های کبودم
بی‌ تو، چو خاکسترم، حبابم، سنگم
خسته و بیزار از فسانه "بودم"

بی تو کویرم، کویر پیر عطشناک
بی تو غروبم، غروب آخر پاییز
بی تو درختم، درخت تشنه بی‌برگ
بی تو سرودم، سرود گنگ غم‌انگیز

بی تو، تهی از خروش و ناله و فریاد
بی تو، تهی از دروغ گرم فریبم
شعله زرد نشسته در ره بادم
لاله تنهای دشت‌های غریبم

سینه من، بی تو، سرد و تیره، چو مرداب
خنده من، آفتاب زرد لب بام
چهره من، بی تو، برگ مرده پاییز
قصه من، قصه سیاهی و ابهام

بی تو چو ابرم
ابرم و سرشار گریه‌های ملالم
لیک، توانایی گریستنم نیست
ای به سفر رفته، بی تو هیچم و پوچم
بی تو دگر، اشتیاق زیستنم نیست


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد