علی احمد سعید إسبر (زادۀ ژانویۀ ۱۹۳۰در روستای قَصابینِ لاذقیه در ساحل غربی سوریه) از شاعران معاصر عرب است که بسیاری از اشعارش را از سن هفده سالگی به بعد با قلمنام "آدونیس" امضا کرده، در آغاز به دلیل تنگی معیشت خانواده نتوانست به مدارس معمولی راه یابد. پس به کمک پدر در مکتبی سنتی به تحصیل قرآن، ادبیات و شعر عرب پرداخت. اما شاعر جوان در 1945 به طرز شگفتی به نظام تحصیلی مدرن راه یافت و سپس با بورسیۀ دولتی وارد دانشگاه دمشق شد و در 1954 در رشتۀ فلسفه لیسانس و سرانجام در سال 1973 از دانشگاه سن ژزف دکترای ادبیات عرب گرفت. آدونیس یا ادونیس نزدیک به یک سال از عمر خویش را هم در جبس سپری کرد که دانشگاه واقعی زندگی اش بود. او در سال ۱۹۶۵ آزاد شد. ادونیس روزنامه نگار، مقاله نویس و منتقد ادبی و از دست اندرکاران «مجلۀ شعر» بود. او از سال ۱۹۸۶ به عنوان نویسندۀ آزاد در پاریس در تبعید زندگی می کند. اشعارش به ۱۳ زبان ترجمه شدهاند. جایزۀ ادبی گوته در سال ۲۰۱۱ به «آدونیس» اهدا شد*.
به «ترجمۀ دیگری» از دو شعر کوتاه وی که از متن انگلیسی صورت گرفته اما با متن عربی نیز مقایسه شده است، توجه کنید:
(1)
مرآةُ السَیّاف
هل قلتَ إنکَ شاعرٌ؟
من أینَ جئتَ؟ اُحسُّ جلدکَ ناعماً...
سیّاف! تسمعُنی؟
وهبتُکَ رأسَه،
خذه، وهاتِ الجلدَ واحذر أن یُمَسُّ
الجلدُ أشهی لی وأغلی
سیکون جلدک لی بساطاً
سیکون أجمل مخملٍ،
هل قلت إنک شاعر؟
آینۀ جلاد
گفتی شاعری!؟
از کدام خطهای؟ پوست شفافی داری!
جلاد، میشنوی؟
سرش از آن تو
پوستش بی اندک کبودی از آن من
جنسی پربهاست.
ببریدش!
مخمل پوستت
فرش زیر پای من!
گفتی شاعری!؟
ترجمه : فریبرز فرشیم
31/08/2011
(2)
مرآة للقرن العشرین
تابوت یُلبسُ وجهَ الطفل
کتاب
یُکتَب فی أحشاءِ غُراب
وحش یتقدَّم، یحمل زهرة
صَخرَة
تتنفس فی ردتی مجنون:
هو ذا
هو ذا القرن العشرون
آینۀ سدۀ بیستم
تابوتی پوشیده در چهرۀ کودکی
کتابی
نبشته بر احشاء غراب
اژدهایی پنهان در گل سرخ
و [آتشین] صخرهای
که نفس میکشد در ریههای مجنونی.
این است سیمای سدۀ بیستم.
ترجمه : فریبرز فرشیم
31/08/2011
*- این مقدمه توسط خانم ابومعاش نوشته شده بود، ولی پس از دریافت آن را تا حدی تغییر دادم . منبع اصل اطلاعات نیز «ویکیپدیا» است.
سلام جناب فرشیم.
آدونیس از شاعران بزرگ معاصر است. سپاس که اشعاری زیبا از این شاعر بزرگ را به خوبی ترجمه کرده و در اختیار علاقمندان قرار دادید.ترجمه شما روان و شاعرانه است.
پیروز باشید.
خوانندۀ محترم،
متأسفانه هنگام تایپ غلطی املایی به سطر هفتم از قطعۀ دوم متن عربی راه یافته که بدین ترتیب تصحیح می شود:
«تتنفس فی رئتی مجنون:»
جناب راثی پور با درودهای صمیمانه
از ابراز نظرتان تشکر می کنم. فکر می کردم که من نیز به انتقال مضمون ارجحیت داده ام. مع هذا اگر نظری اصلاحی دارید با اشتیاق منتظرم. در عین حال توجه داشته باشی که آن دو قطعه از متن انگلیسی ترجمه شده اند.
سلام و عرض ادب
ممنون از اهتمام شما
ترجمه شعر اول را بسیار پسندیدم که روان تر بود
به نظرم دغدغه مترجم بهتر است انتقال مضمون باشد تا رعات امانت