سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سالها / ولادیمیر ناباکوف



سال‏هاى سال به تو اندیشیدم‏

سالیان دراز تا به روز دیدارمان‏

آن سال‏ها که مى‏نشستم تنها و شب بر پنجره فرود مى‏آمد

و شمع‏ها سوسو مى‏زدند.



و ورق مى‏زدم کتابى درباره‏ ى عشق‏

باریکه دود روى نوا، گل سرخ‏ها و دریاى مه‏آلود

و نقش تو را

بر شعر ناب و پرشور مى‏دیدم.



در این لحظه ‏ى روشن‏

افسوس روزهاى جوانى ‏ام را مى‏خورم.

خواب‏هاى وجدآور زمینى، انگار پشه ‏هایى که‏

با درخشش کهربایى بر پارچه‏ى شمعى خزیدند.



تو را خواندم، چشم به راهت ماندم، سال‏ها سپرى شد

من، سرگردان نشیب‏هاى زندگى سنگى‏

در لحظه‏هاى تلخ، نقش تو را

بر شعرى ناب و پرشور مى‏دیدم.

اینک در بیدارى، تو سبک بال آمدى‏

و خرافه باورانه در خاطرم مانده است‏

که آینه‏ها

آمدنت را چه درست پیش گویى کرده بودند.

6 جولاى 1921

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد