قلب خستهام به من نهیب میزند
و پیام میدهد، پیام روزهای سخت و سختتر
سختتر از آنچه بود و هست
با تپیدن پر از شتاب و التهاب اضطرابآفرین خود
وعدهی شکست و باز هم شکست و باز هم شکست.
روزهای سخت و سختتر از آنچه بود و هست
روزهای مرگ دستهجمعی کبوتران
و سکوت دهشتآفرین سارهای خوشسرای نغمهخوان
روزهای چشمهها و جویها و نهرها و رودهای خشک خشک خشک
روزهای شیرهای آب تشنهی بدون آب
روزهای آسمان تیرهی پر از غبار و دود
روزهای بیسرور و بیسرود
روزهای ذهنهای خالی از امید
خانههای مردهی بدون روشنایی چراغ
چشمهای بیفروغ
قلبهای بی نشاط و شور
گامهای خستهای که فاقد توان پیشرفتناند
دستهای خستهای که فاقد توان یاوریرسانیاند
مردمان خستهای که مسخ گشتهاند و سنگ و سرد
مردمی که سنگوارههای فاقد توان مهربانیاند.
قلب خستهام به من نهیب میزند
و پیام میدهد، پیام روزهای سخت و سختتر
سختتر از آنچه بود و هست
با تپیدن پر از شتاب و التهاب اضطرابآفرین خود
وعدهی شکست و باز هم شکست و باز هم شکست.