سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

سیولیشه

نشریه اختصاصی شعر نیمایی

فواره / کوروش آقا مجیدی



انگشت های کاهلی که بعد تو هرگز
چشمی ندارم شعر بنویسند،
تنهایی ام را پشت این در ضرب می گیرند.

حتی
این چارچارِ  کندِ و سنگین از
پاکوبِ خون روی شقیقه پیش افتادهَ ست.

اقبالِ نِشتر آرزو دارم.
محکم بزن محکم که رگ را پاره می خواهم.
محکم بزن محکم
این انجماد سرخ را فواره می خواهم.

#کوروش_آقامجیدی

در لاک خویش / سید مرتضی معراجی

..
««««««»»»»»؛

ـ : « در لاک خویش فرو رفته ای ! »

ـ : « لای ملال ها می لولم.»

ـ : « می بینم ... »

ـ : « امّا نمی دانی ...»

ـ :«ویرانی ...                                  
  بی رحم  حتّی با خویش هم ؟ »
   
ـ : « حتّی بیش هم »

ـ : « نمایی شده ای از ...

ـ : « نا همگونی ؟ ...

ـ : « نا سازی ...

ـ : « بازی نیست ...
              بی آزار
             به آزردگی تن در دادن
                   در لاک خویش »

ـ : « لال؟»

ـ : « با کوله بار باستانی ملال ...
۶۹/۵

#معراجیـسیدمرتضی
@walehane

ناترازی / حمیدرضا شکارسری

ته چین مرغ زعفرانی بی حضور مرغ
درمان درد معده با آروغ
بارسا - رئال ، آه ال کلاسیکو!
لبخندهای زردرنگ افخمی در سینمای هفت
چُس ناله های افتخاری روی موج سرزمین هرز شعر
سمت خدا با شصت کیلو ریش و عمامه
یک بار دیگر ناخدا خورشید ، گاندو ، زیرخاکی
جومونگ ، تهران بیست ، ببست و سی
اخبار خوشبختی ما ، بدبختی دنیا
اخبار خوشبختی ما ، بدبختی دنیا
اخبار خوشبختی ما ، بدبختی دنیا...
این ناترازی پس چه شد؟
این قطع برق لعنتی پس کو؟

نسخه خطی دلم /انسیه رجب زاده

«نسخه خطی دلم» به دل کتابفروشی‌ها رفت

کتاب «نسخه خطی دلم» از سروده‌های انسیه رجب‌زاده توسط انجمن قلم ایران منتشر شد.

خبرگزاری فارس: «نسخه خطی دلم» به دل کتابفروشی‌ها رفت

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۹۱در ادامه روند انتشار «صد اثر از صد نوقلم»، اثر «نسخه خطی دلم» که سراینده آن انسیه رجب زاده است، منتشر شد. این مجموعه در 100 صفحه قطع رقعی به شمارگان 2200 نسخه و به بهای 1200 تومان در دسترس است.

در این کتاب می‌خوانیم: «مرد آسمانی، طنین غربت، گریه می‌کند، فرقی نمی‌کند، گام‌های تمنا، چشم ساعت، من و تو، به نام پاک سبحانی، شبیه بغض، حوالی شعر، موسم یادت، سال‌های گر گرفته، ضربت نفست، ابر زخمی، فاعلاتن...، غمنامۀ حضور، خلق الانسان، نیمه شب چشمت، معشوق من، تقدیم به بانو فاطمه(س)، گوی احساس، نفیر دمت، لاکردار، قداره کش، شهریور دمت، کم می‌ْورم، قلندر، مزامیر عشق، قرق، الفرار، ترنج، دل بی جنبه، عشق وحشی، خوش نشین، می‌خروشم، کلاف سر در گم، هندوی مست، طرح یک سراب، مبدل منه، و ...»

در بخشی از این کتاب آمده است:

 

بزن به آب و بی‌فراز بادبان‌ها را

که در احاطه در آریم بیکران‌ها را

 

قدم زدیم و دویدیم این حوالی را

بیا که دست بیازیم آسمان‌ها را

 

من از هزارۀ چشم تو آتش آوردم

که شعله شعله بسوزانم این زمان‌ها را

 

چنان به فلسفۀ بودن تو خو کردم

که با خیال تو پر کرده‌ام مکان‌ها را

 

کران کران غزلم را به هیچ می‌بازم

بیا به پنجه بگیریم کهکشان‌ها را

گفتنی است، علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب را از طریق فروشگاه کتاب انجمن قلم ایران به نشانی تهران، خیابان سید جمال الدین اسد آبادی، بالاتر از میدان سیدجمال الدین اسدآبادی بعد از کوچه44، پلاک 358 و شماره تلفن 88214440تهیه کنند.

 

زبان معیار 1 / اسماعیل امینی

زبان فارسی، زبان ارتباطی گروه‌های مختلف قومی در داخل و خارج، مرزهای ایران است و از میان اقوام مختلفی که به زبان فارسی سخن می‌گویند هر یک شیوه خاص خود را دارند. همان چیزی که در اصطلاح «لهجه» نامیده شده است و من برآنم که «شیوه» برای نامیدن این مفهوم مناسب‌تر است. از آن رو که وقتی می‌گوییم فلانی فارسی را با لهجه صحبت می‌کند، گویی که یکی از شیوه‌های سخن گفتن را اصل قرار داده‌ایم و هر تفاوتی با این اصل را لهجه پنداشته‌ایم. حال آن که همین شیوه سخن گفتن به فارسی که در تهران رایج است و به دلیل سلطه رسانه‌های فراگیر، شیوه معیار و اصلی زبان فارسی محسوب شده است، در واقع یکی از شیوه (= لهجه)‌های نادر و کم‌کاربرد زبان فارسی است.

اگر ما آثار ادبی شاعران و سخنوران و نویسندگان زبان فارسی را معیار قرار دهیم باید اذعان کنیم که شیوه سخن گفتن فارسی مردم تهران ترجیح خاصی ندارد. بزرگانی چون رودکی، عطار، سنایی، مولانا، ابوالفضل بیهقی، سعدی، حافظ، صائب از گذشتگان و ادیبان برجسته‌ای چون نیما، اخوان، شهریار، پروین، بهار، دهخدا و بسیاران دیگر، هیچ‌یک فارسی را به شیوه تهرانی به کار نبرده‌اند و هر یک در نوشتن و سخن گفتن، لحن و آهنگ زادبوم خویش را داشته‌اند.

همه شیوه‌های سخن گفتن به فارسی، در کنار هم مجموعه رنگا‌رنگ و پرنقش و نگار زبان فارسی را هویت می‌بخشد. فارسی مردم خراسان واصفهان و شیراز و لرستان و سیستان و گیلان و مازندران و آذربایجان، هر یک آهنگ و نواخت و رنگ‌آمیزی خاص خود را دارد و این تصور نادرستی است که گمان کنیم شیوه فارسی تهرانی به دلیل مرکزی بودن، شیوه معیار است و دیگر گونه‌های تکلم به فارسی لهجه‌هایی هستند که کما بیش از معیار هنجار فاصله گرفته‌اند. بنابراین برای گفتگوها و سخنرانی‌ها و برنامه‌های رسمی، لازم است گویندگان تلاش کنند تا فارسی را به شیوه تهرانی به‌کار ببرند!

تأثیر این تصور نادرست به گونه‌ای است که در نسل‌های جوان و نوجوان به تدریج تنوع شیوه‌های سخن گفتن از میان می‌رود و جوانان فارسی زبان از شهرها و مناطق مختلف تلاش می‌کنند که به شیوه رسانه‌های فراگیر به فارسی سخن بگویند و گاه حتی داشتن نشانه‌هایی از شیوه‌ سخن شهرهای دیگر، برای گویندگان، کاستی محسوب می‌شود.

اگر تنوع طبیعی شیوه‌های تکلم به زبان فارسی تحت تأثیر سلطه رسانه‌های فراگیر از میان برود و به دورانی برسیم که نشانه‌ای از شیوه اصفهانی و شیرازی و کرمانی و خراسانی و آذربایجانی در کلام فارسی باقی نماند؛ هم یکنواختی ملال‌آوری بر زبان فارسی تحمیل خواهد شد و هم زیستگاه طبیعی بسیاری از کلمات و ترکیبات و اصطلاحات و کنایات و امثال و اشعار رایج در میان اقوام مختلف از میان خواهد رفت و گنجینه‌ای ارزشمند از اختصاصات زبانی و فرهنگی که نشانگر هویت تاریخی مناطق مختلف قلمرو زبان فارسی است، در سایه قدرتمند مرکزگرایی زبانی به فراموشی سپرده خواهد شد.

همان‌گونه که اکنون در خوراک و پوشاک و آداب و رسوم زندگی و معماری و موسیقی و بسیاری دیگر از نشانه‌های هویت فرهنگی نیز با چنین پدیده‌ای مواجهیم.